تمرینات تعادلی برای بهبود ثبات مرکزی

تمرینات تعادلی برای بهبود ثبات مرکزی

مقدمه

1191b - دکتر بهرامی نژاد

ثبات مرکزی (Core Stability) به توانایی کنترل موقعیت و حرکت تنه نسبت به لگن گفته می‌شود که برای تولید و انتقال بهینه نیرو در اندام‌های حرکتی ضروری است​. اهمیت ثبات مرکزی در ورزش به حدی است که می‌توان آن را پایه‌ای برای کلیه زنجیره‌های حرکتی دانست. عملکرد مناسب قسمت مرکزی نقش مهمی در تثبیت ستون فقرات حین حرکت و جلوگیری از آسیب‌ها دارد ​. به‌طور مثال، بدون مشارکت عضلات مرکزی قوی، حتی وارد کردن فشار‌های نسبتا کم می‌تواند موجب ناپایداری ستون فقرات شود​. از این رو، برای ورزشکاران در هر سطحی (از مبتدی تا حرفه‌ای) تقویت ثبات مرکزی حیاتی است. زیرا در فعالیت‌های روزمره (مانند نشستن، ایستادن، حمل اجسام) و انواع ورزش‌ها (از وزنه‌برداری و دوچرخه‌سواری تا تیراندازی و ژیمناستیک) وجود یک قسمت مرکزی قوی و پایدار، توانایی تولید نیرو را افزایش و ریسک آسیب را کاهش می‌دهد​.

مبانی علمی

قسمت مرکزی شامل مجموعه‌ای از عضلات پیرامون تنه است که دیافراگم در بالا، عضلات شکمی و پهلویی در جلو، عضلات پشت و گلوتئال در عقب و عضلات کف لگن و کمربند لگنی در پایین را شامل می‌شود​. عضلات عمقی مانند عرضی شکم (Transversus Abdominis) و مولتی‌فیدوس وظیفه اصلی تثبیت ستون فقرات را بر عهده دارند، در حالی که عضلات سطوح بالایی‌تر (مانند راست شکمی و مایل‌ها) عمدتاً نیروی حرکتی تولید می‌کنند. کنترل عصبی-عضلانی این عضلات به گونه‌ای هماهنگ است که فعالیت عضلات مختلف به‌صورت از پیش برنامه‌ریزی‌شده (پیش فعالسازی) برای حفظ ثبات و تولید حرکت تنظیم شود​. به بیان دیگر، ثبات مرکزی اساساً به معنای «پایداری پروگزیمال برای حرکت دوراگرا» است؛ به گونه‌ای که تمرکز عضلات مرکزی موجب پایداری تنه شده و اجازه می‌دهد اندام‌های دور‌محل (دست‌ها و پاها) نیرو را به شکلی کارآمد تولید کنند​.

مکانیسم عصبی-عضلانی حفظ ثبات مرکزی نیز پیچیده است، سیستم عصبی مرکزی به صورت لحظه‌ای اختلالات وضعیتی را تشخیص داده و عضلات مناسب را فعال می‌کند تا ستون فقرات را در محدوده بیومکانیکی خود ثابت نگه دارد​. بر اثر این واکنش، عضلات هسته مرکزی پایه لازم برای تولید نیرو در اندام‌ها را فراهم می‌آورند​.  در عین حال ضعف یا عدم تعادل در عضلات مرکزی می‌تواند منجر به خستگی زودرس، کاهش استقامت عضلات تنه و افزایش ریسک آسیب شود​. به طور خلاصه، مشارکت هماهنگ عضلات عمقی و سطوح بالا، به همراه کنترل عصبی دقیق، عامل کلیدی حفظ ثبات مرکزی در هنگام انجام حرکات ورزشی و تعادلی است​.

image - دکتر بهرامی نژاد

اثر تمرینات تعادلی بر بهبود ثبات مرکزی

تحقیقات علمی نشان می‌دهند که تمرینات مناسب ثبات مرکزی و تمرینات تعادلی به طور معناداری توانایی حفظ تعادل و همچنین قدرت و استقامت عضلات مرکزی را بهبود می‌بخشند. به عنوان مثال، مطالعاتی گزارش کرده‌اند که حتی یک جلسه تمرینات ثبات مرکزی منجر به بهبود کنترل تعادل در محور جانبی می‌شود و این اثر برای دست‌کم ۲۴ ساعت پس از تمرین باقی می‌ماند​. همچنین، در مطالعه‌ای روی وزنه‌برداران مبتدی مشاهده شد اجرای یک برنامه تمرینی ۴ هفته‌ای ثبات مرکزی، به طور معنی‌داری تعادل دینامیک و استقامت عضلات تنه را افزایش داده است​. تازه‌ترین مرور سیستماتیک و متاآنالیز (۲۰۲۳) نشان داده تمرینات هسته مرکزی در بهبود نتایج آزمون‌های تعادلی اثر قوی و معناداری داشته‌اند​. به طور کلی، یافته‌های پژوهشی اخیر حکایت از ارتباط دو‌طرفه میان تمرینات تعادلی و بهبود ثبات مرکزی دارند. تمرینات ثبات مرکزی باعث افزایش توانایی تعادل می‌شوند و بالعکس تمرینات روی سطوح تعادلی می‌تواند عضلات مرکزی را تقویت کند. بنابراین، گنجاندن ترکیبی از تمرینات ایستا (ثبات) و دینامیک (تعادلی) در برنامه تمرینی، به عنوان ابزاری مؤثر برای تقویت قسمت مرکزی و کنترل وضعیتی به شمار می‌آید​.

تمرینات عملی

در ادامه چند تمرین تعادلی مهم معرفی شده که اغلب به بهبود ثبات مرکزی کمک می‌کنند:

  • پلانک : (Plank) بدین صورت که روی شکم دراز می‌کشید، ساعدها روی زمین باشد و تنه را از شانه تا مچ پا در یک خط مستقیم نگه می‌دارید. این تمرین عضلات عرضی شکم، راست‌کننده‌های ستون فقرات و عضلات پشت را تقویت می‌کند.  می‌توان variantes اجرا کرد مثل بالا بردن یک دست یا یک پا یا انجام پلانک پهلو برای تقویت عضلات مایل.
image - دکتر بهرامی نژاد
  • پل باسن: (Hip Bridge)  به پشت روی زمین دراز بکشید، زانوها را خم کرده و کف پاها را روی زمین قرار دهید. سپس باسن را بالا ببرید تا تنه و ران در یک خط صاف قرار گیرد و چند ثانیه نگاه دارید. این حرکت عضلات گلوتئال و راست‌کننده‌های ستون فقرات را درگیر می‌کند. (ورژن یک‌پا: بالا بردن یک پا از سطح زمین برای افزایش سختی تمرین).
image 1 - دکتر بهرامی نژاد
  • تمرین سگ پرنده: (Bird-Dog)در حالت چهار دست و چهار پا، یک دست و پای مخالف را هم‌زمان بلند کنید و صاف نگه دارید. این حرکت تعادلی عضلات عرضی شکم و عضلات پشت را چالش می‌کند و هماهنگی عصبی-عضلانی را بهبود می‌بخشد.
image 2 - دکتر بهرامی نژاد
  • ایستادن روی یک پا:  با یک پا روی زمین بایستید و وزن بدن را روی آن بیندازید. برای چالش بیشتر چشم‌ها را ببندید یا روی سطح ناپایدار (تخته تعادلی، بالش) تمرین کنید. این تمرین ساده عضلات مرکزی را در حین حفظ تعادل فعال نگه می‌دارد.
image 3 - دکتر بهرامی نژاد
  • تمرینات روی توپ تعادلی: (Swiss Ball)مثلاً پلانک یا پل باسن را با قرار دادن ساعد یا کمر بر روی توپ انجام دهید. ناپایداری سطح توپ عضلات مرکزی (به ویژه عرضی شکم و مایل‌ها) را بیشتر درگیر می‌کند. می‌توان اسکات یا حرکات چرخشی تنه را نیز روی توپ انجام داد.
image 4 - دکتر بهرامی نژاد
  • تمرینات با BOSU : ایستادن یا انجام اسکات روی نیمه‌توپ BOSU به دلیل چالش تعادلی بالا، عضلات ثبات‌دهنده در شکم و پشت را فعال‌تر می‌کند. همچنین می‌توان پلانگ، پوش‌آپ یا لانگ را با دست یا پا روی BOSU اجرا کرد تا تنوع و دشواری تمرین افزایش یابد.
image 1 - دکتر بهرامی نژاد

برنامه‌های تمرینی پیشنهادی

برای تدوین برنامه تمرینی، سطح ورزشکار و هدف او تعیین‌کننده است:

  • مبتدیان: بهتر است با تمرینات پایه و نسبتاً باثبات آغاز کنند. به‌عنوان مثال تمریناتی مانند پلانک روی زانو یا پل باسن با هر دو پا را انتخاب کنید. معمولاً ۲–۳ جلسه در هفته کافی است. هر تمرین را با ۲–۳ ست ۲۰–۳۰ ثانیه‌ای (یا ۸–۱۰ تکرار) آغاز کرده و به تدریج زمان را افزایش دهید. پس از بهبود پایه‌ی آمادگی، می‌توان درجه دشواری را کم‌کم بالا برد (مثلاً انجام پلانگ کامل، ایستادن بر یک پا یا استفاده از کف پای معلق).
  • ورزشکاران حرفه‌ای: برنامه‌های پیشرفته‌تر شامل تمرینات دینامیک و نامتعادل هستند. می‌توانید پلانگ با بالا بردن دست/پا، پوش‌آپ یا لانچ روی نیمه‌توپ BOSU، پل باسن با یک پا و سایر حرکات چندمفصلی را بگنجانید. توصیه می‌شود ۳–۴ جلسه در هفته تمرین کنید. هر ست تمرینات ایستا می‌تواند ۴۵–۶۰ ثانیه (یا ۱۲–۱۵ تکرار) اجرا شود و در هر ست ۳–۴ ست در نظر بگیرید. برای افزایش چالش، مقاومت (وزنه یا کش) اضافه کنید یا با ورود به موقعیت‌های خاص رشته ورزشی (مثلاً حفظ تعادل روی یک پا حین پاس دادن در بسکتبال) تمرین کنید. هدف اصلی، ترکیب ثبات و قدرت در حین حرکات پیچیده ورزشی است.

نکات کلیدی برای مربیان

  • تناسب سطح توانایی:  تمرینات را بر اساس توان و سابقه ورزشکار انتخاب کنید. مبتدیان نیاز به حمایت بیشتر (مثلاً ایستادن دوپا یا تمرین روی زمین باثبات) دارند و حرفه‌ای‌ها از حرکات پویاتر و دشوارتر (روی سطوح ناپایدار، با یک پا یا با مقاومت خارجی) بهره می‌برند. پیشرفت باید تدریجی باشد و از تکنیک صحیح مطمئن شوید.
  • توجه به رشته ورزشی: هر رشته ورزشی نیازها و حرکات اختصاصی خود را دارد. برای مثال، ورزش‌هایی که نیاز به تعادل بالا دارند (مثل تیراندازی، ژیمناستیک) باید تأکید بیشتری بر تمرینات تثبیت وضعیتی (ایستا) داشته باشند، در حالی که ورزش‌های دارای حرکات بلندکردن بار یا چرخش‌های شدید (مثلاً وزنه‌برداری، گلف) به تمرینات ترکیبی ثبات و قدرت مرکزی نیاز دارند​.
  • اصول اجرا: هنگام آموزش، حفظ حالت خنثی ستون فقرات (قوس طبیعی کمر) و تنفس منظم را تأکید کنید. از خمیدگی یا افتادن شانه‌ها جلوگیری کنید. مربی باید ورزشکار را زیر نظر بگیرد تا فرم صحیح حفظ شود، زیرا انجام نادرست تمرینات ثبات مرکزی می‌تواند کمکی به بهبود تعادل نکرده و حتی خطر آسیب را افزایش دهد.
  • یکپارچه‌سازی با برنامه کلی: تمرینات تعادلی را با سایر تمرینات قدرتی و ورزشی ترکیب کنید. برای مثال می‌توان حرکات خاص ورزش (پرتاب، جهش، تغییر جهت ناگهانی) را با تمرکز روی پایداری هسته مرکزی اجرا نمود. ارزیابی مداوم (مثل تست‌ تعادل یا زمان پلانگ) به مربی کمک می‌کند پیشرفت ورزشکار را اندازه‌گیری و برنامه را اصلاح نماید.

نتیجه‌گیری کاربردی

ثبات مرکزی پایه‌ای برای عملکرد ورزشکاران در تمام سطوح محسوب می‌شود؛ چرا که با فراهم کردن یک مرکز قوی و ثابت، امکان تولید نیرو و انجام حرکات پیچیده را بهبود می‌بخشد​ . تمرینات تعادلی، با فعال‌سازی هماهنگ عضلات عمقی تنه، ابزاری مؤثر برای تقویت این ثبات هستند و موجب بهبود کنترل وضعیتی در بسیاری از ورزش‌ها می‌شوند​. بنابراین، ادغام برنامه‌های منظم تمرینات تعادلی و ثبات مرکزی (در قالب حرکات ایستا و پویا) در برنامه تمرینی مربیان ورزشی ضروری است. این تمرینات به کاهش ریسک آسیب و ارتقای عملکرد ورزشی کمک می‌کنند​. در نهایت، مربیان با تنظیم هوشمندانه حرکات تعادلی متناسب با نیازهای رشته ورزشی و سطح فردی ورزشکار، می‌توانند تأثیرات مثبت استحکام مرکزی بر تعادل و کارایی حرکتی را به حداکثر برسانند.

منابع علمی

  1. Szafraniec R. et al., “Acute effects of core stability exercises on balance control,” Acta Bioeng Biomech, 20(4):145–151, 2018.
  2. Kawczyński A. et al., “Effects of Short-Term Core Stability Training on Dynamic Balance and Trunk Muscle Endurance in Novice Olympic Weightlifters,” J. Hum. Kinetics, 76:31–41, 2020.
  3. Zemková E., Zapletalová L., “The Role of Neuromuscular Control of Postural and Core Stability in Functional Movement and Athlete Performance,” Frontiers in Physiology, vol. 13, article 796097, 2022.
  4. Kibler W.B. et al., “The role of core stability in athletic function,” Sports Med, 36(3):189–198, 2006.
  5. Reyes-Ferrada W. et al., “Core training and performance: a systematic review with meta-analysis,” Biology of Sport, 40(4):709–722, 2023.
  6. Bliven K.C.H., Anderson B.E., “Core stability training for injury prevention,” Sports Health, 5(6):514–522, 2013.

نقش تمرینات قدرتی در بهبود عملکرد ورزشی از مبتدی تا حرفه‌ای

نقش تمرینات قدرتی در بهبود عملکرد ورزشی از مبتدی تا حرفه‌ای
agingathletes hero 940x529 1 - دکتر بهرامی نژاد

نقش تمرینات قدرتی در بهبود عملکرد ورزشی از مبتدی تا حرفه‌ای

مقدمه

تمرینات قدرتی (یا مقاومتی) به‌عنوان بخش جدایی‌ناپذیر از برنامه‌های تمرینی ورزشکاران در تمام رشته‌ها شناخته شده‌اند. تمرینات قدرتی با ایجاد سازگاری‌های عصبی، عضلانی و متابولیک، نقش محوری در ارتقای عملکرد ورزشی ایفا می‌کنند.  این تمرینات با تقویت عضلات، افزایش تراکم استخوانی و بهبود هماهنگی عصبی، زمینه را برای ارتقاء توانایی‌های حرکتی فراهم می‌کنند. مطالعات نشان داده‌اند که افزایش قدرت عضلانی هم‌زمان با افزایش نرخ فراخوانی واحدهای حرکتی و هیپرتروفی، توان انفجاری و استقامت را به طور چشمگیری بهبود می‌بخشد.  سازمان‌های ورزشی و بهداشت نیز اجرای منظم تمرینات مقاومتی را توصیه می‌کنند. برای مثال، دستورالعمل‌های فعالیت بدنی، انجام تمرینات مقاومتی حداقل دو روز در هفته برای بزرگسالان را ضروری می‌دانند.​ مطالعات متعددی نشان داده‌اند که تمرینات قدرتی می‌توانند عملکرد تخصصی ورزشی ورزشکاران را بهبود بخشند. این بهبود بسته به سطح ورزشی فرد و نوع شاخص عملکرد (مثل توان انفجاری، سرعت دویدن یا پرش) متغیر است​. هدف این مقاله، ارائه مروری جامع بر تأثیرات تمرینات قدرتی بر عملکرد ورزشی از سطح مبتدی تا حرفه‌ای است. ساختار مقاله بر شناسایی مفاهیم کلیدی مانند تعریف تمرینات قدرتی، مکانیسم‌های فیزیولوژیکی، مزایای آن در سطوح مختلف، استراتژی‌های برنامه‌ریزی تمرینی و نکات کاربردی برای مربیان تمرکز دارد. ترکیب تمرینات قدرتی با برنامه‌های استقامتی موجب ارتقای عملکرد ورزشکاران استقامتی می‌شود و تمرینات پلایومتریک در بهبود سرعت و چابکی تأثیر مثبت دارند. طراحی برنامه‌های تمرینی متناسب با سطح ورزشکار، دوره‌بندی هوشمندانه و توجه به تغذیه و ریکاوری، کلید دستیابی به نتایج پایدار و پیشگیری از آسیب‌دیدگی است.

تعریف تمرینات قدرتی

تمرینات قدرتی (مقاومتی) نوعی تمرین بدنی هستند که ماهیچه‌ها را وادار به انقباض در برابر یک مقاومت خارجی می‌کنند​. این مقاومت ممکن است ناشی از وزنه‌های آزاد (دمبل، هالتر)، دستگاه‌های وزنه، نوارهای مقاومتی یا حتی وزن بدن فرد باشد​. هدف اصلی این تمرینات، افزایش قدرت و حجم عضلات اسکلتی است. به عبارت ساده‌تر«تمرینات مقاومتی با به کارگیری عضلات در برابر وزنه یا نیرو، قدرت عضلانی را افزایش می‌دهند»​. بنابراین، تمرینات قدرتی با انجام حرکت‌هایی مانند اسکات، ددلیفت، پرس سینه و حرکت‌های ترکیبی دیگر، باعث تحمیل تنش مکانیکی بر عضلات می‌شوند. این فرایند نه‌تنها منجر به بزرگ‌تر شدن حجم عضلانی می‌شود، بلکه به بهبود عملکرد جسمانی کلی از جمله استقامت بی‌هوازی، کارکرد تاندون‌ها و تقویت استخوان‌ها نیز کمک می‌کند​. این تمرینات نه تنها باعث افزایش سطح مقطع عضله (هیپرتروفی) می‌شوند، بلکه با تقویت ارتباط عصبی–عضلانی و بهبود ظرفیت متابولیک عملکرد کلی ورزشکار را بهبود می‌بخشند. هدف این مقاله، بررسی جامع نقش تمرینات قدرتی در بهبود عملکرد ورزشکاران از مبتدی تا حرفه‌ای و ارائه روش‌های عملی طراحی برنامه و پیشگیری از آسیب است.

مکانیسم‌های فیزیولوژیکی تأثیر تمرینات قدرتی

تمرینات مقاومتی موجب ایجاد انطباق فیزیولوژیکی متعددی در سیستم اسکلتی-عضلانی می‌شوند که در مجموع منجر به افزایش قدرت و عملکرد ورزشی می‌گردند. دو مکانیسم اصلی عبارتند از انطباق عصبی-عضلانی (نوروموسکولار) و هیپرتروفی عضلانی.

  • انطباق عصبی-عضلانی (نوروموسکولار): در مراحل اولیه تمرینات قدرتی، بیشترین افزایش قدرت ناشی از تغییرات در سیستم عصبی است. برای مثال، همراهی بهتر واحدهای حرکتی(Motor Unit Recruitment) ، افزایش نرخ فعال سازی نورونی و کاهش فعالیت مهاری سیستم عصبی مرکزی، همگی به ورزشکار امکان می‌دهند تا عضلات بیشتری را هم‌زمان و مؤثرتر فعال کند​. این انطباق باعث می‌شود فرد در هفته‌های اول تمرین، بدون آنکه حجم عضلانی زیادی داشته باشد، شاهد افزایش قابل توجهی در توانایی تولید نیرو باشد. این سازگاری‌ها پیش از هرگونه هایپرتروفی عضلانی رخ می‌دهد و پایه‌ای برای افزایش توان انفجاری در ورزشکاران محسوب می‌شود. این پدیده به‌ویژه در ورزشکاران تازه‌کار مشهود است زیرا آن‌ها مهارت حرکتی (تکنیک) را در طول انجام تمرینات تقویت می‌کنند. به عبارت دیگر، یادگیری الگوی حرکتی صحیح و هماهنگی عصبی ـ عضلانی باعث ارتقای سریع توان خروجی عضلات می‌شود​. مثلاً تمرین تکنیک اسکات، دویدن سرعتی یا لیفت‌های المپیکی باعث می‌شود حتی افراد مبتدی، پس از چند هفته، مقداری توان خود را افزایش دهند به‌طوری که عمدتاً به انطباق عصبی نسبت داده می‌شود.
image 2 - دکتر بهرامی نژاد
  • هیپرتروفی و تغییرات ساختاری:  با ادامه تمرینات مقاومتی، تنش مکانیکی مداوم بر روی عضلات موجب فعال شدن مسیرهای درون‌سلولی و افزایش سنتز پروتئین می‌شود​​.  براساس نظریه‌های اخیر، «استرس مکانیکی» عضله، مهم‌ترین محرک رشد عضلانی است. فشار مکانیکی باعث آسیب‌های میکروسکوپی به تارهای عضلانی و تحریک سنتز پروتئین می‌شود. تحریک مکرر عضلات زیر بار سنگین باعث می‌شود الیاف عضلانی تارهای انقباضی جدید (سارکومر) در کنار هم اضافه کنند و در نتیجه قطر فیبرها افزایش یابد​. این فرایند هیپرتروفی (بزرگ‌شدگی عضله) موجب افزایش حجم عضلانی و استحکام تاندون‌ها و لیگامنت‌ها می‌شود. علاوه بر این، بافت‌های هم‌بند داخلی عضله (مثل غلاف‌های دورفیبرها) و ماتریکس خارج سلولی نیز تغییر می‌کنند، که منجر به افزایش استحکام ساختاری عضله می‌گردد​. در طولانی‌مدت، این تغییرات ساختاری باعث تقویت توانایی تولید نیرو در هر انقباض عضلانی می‌شوند.

هایپرتروفی عضلانی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود:

  • هایپرتروفی میوفیبریلار (Myofibrillar Hypertrophy): افزایش اندازه و تعداد میوفیبریل‌ها (واحدهای انقباضی عضله) که منجر به افزایش قدرت و تراکم عضله می‌شود. این نوع هایپرتروفی معمولاً در پاسخ به تمرینات با وزنه‌های سنگین و تکرارهای کم رخ می‌دهد.
  • هایپرتروفی سارکوپلاسمی (Sarcoplasmic Hypertrophy): افزایش حجم سارکوپلاسم (مایع درون سلولی عضله) که باعث افزایش حجم عضله بدون افزایش قابل توجه در قدرت می‌شود. این نوع هایپرتروفی معمولاً در پاسخ به تمرینات با وزنه‌های سبک‌تر و تکرارهای بیشتر رخ می‌دهد.
image 3 - دکتر بهرامی نژاد

سه مکانیسم اصلی برای تحریک هایپرتروفی عضلانی وجود دارد:

  1. تنش مکانیکی (Mechanical Tension): بارگذاری مداوم و تدریجی بر عضله از طریق تمرینات مقاومتی باعث فعال‌سازی مسیرهای آنابولیک و تحریک رشد عضله می‌شود.
  2. آسیب عضلانی (Muscle Damage): پارگی‌های میکروسکوپی در فیبرهای عضلانی در اثر تمرینات شدید که با ترمیم و بازسازی، منجر به افزایش حجم عضله می‌شود.
  3. استرس متابولیک (Metabolic Stress): تجمع متابولیت‌هایی مانند لاکتات در عضله در حین تمرینات با شدت بالا که باعث تحریک رشد عضله می‌شود.
image 4 - دکتر بهرامی نژاد

عوامل متعددی بر فرآیند هایپرتروفی عضلانی تأثیرگذار هستند:

  • ژنتیک:  ویژگی‌های ژنتیکی فرد مانند نوع فیبرهای عضلانی و سطح هورمون‌ها می‌تواند بر توانایی رشد عضله تأثیر بگذارد.
  • هورمون‌ها:  هورمون‌هایی مانند تستوسترون، هورمون رشد (GH) و فاکتور رشد شبه‌انسولین (IGF-1) نقش مهمی در فرآیند هایپرتروفی دارند.
  • تغذیه:  مصرف کافی پروتئین، کربوهیدرات و کالری برای تأمین انرژی و مواد لازم برای ساخت و ترمیم عضلات ضروری است.
  • استراحت و ریکاوری:  خواب کافی و زمان مناسب برای ریکاوری بین جلسات تمرینی برای ترمیم و رشد عضلات حیاتی است.
image 5 - دکتر بهرامی نژاد

در مراحل اولیه (تا ۲-۳ ماه) افزایش قدرت به‌صورت تند و سریع رخ می‌دهد که عمدتاً ناشی از انطباقات عصبی است. با ادامه تمرین در مدت طولانی‌تر، حجم عضلات (هیپرتروفی) به تدریج افزایش یافته و همچنان به رشد قدرت کمک می‌کند. در سطح ورزشکاران حرفه‌ای، هر سه عامل (قدرت، نیروی عصبی و حجم عضلانی) به آهستگی افزایش می‌یابند و برای پیشرفت بیشتر نیاز به تحریکات جدید و پیشرفته‌تر (مثلاً تغییر برنامه تمرینی یا افزایش بار) است​.

image - دکتر بهرامی نژاد

به جز مکانیسم‌های فوق، تمرینات قدرتی اثرات هورمونی و آنابولیک نیز در پی دارند. در هنگام تمرین مقاومتی، مقدار هورمون‌های آنابولیک مانند تستوسترون و هورمون رشد به‌طور موقت افزایش می‌یابد که می‌تواند زمینه را برای بازسازی و رشد عضلانی فراهم کند​. با این حال، شواهد اخیر نشان می‌دهد نقشی که این پاسخ هورمونی گذرا در هیپرتروفی عضلانی ایفا می‌کند، احتمالاً کمتر از آنچه تصور می‌شد است. در مجموع، می‌توان گفت مهم‌ترین عامل رشد عضله، خود تنش مکانیکی عضله و مسیرهای درون‌سلولی مرتبط با آن هستند.

مزایای تمرینات قدرتی در سطوح مختلف

تمرینات قدرتی برای ورزشکاران در تمامی مراحل، از مبتدی تا حرفه‌ای، فواید قابل توجهی دارد. این مزایا با توجه به وضعیت تمرینی و نیازهای هر مرحله، تفاوت‌هایی نیز دارند:

  • ورزشکار مبتدی: افرادی که تازه وارد دنیای تمرینات مقاومتی می‌شوند (سابقه تمرینی بسیار کم یا صفر دارند)، از تأثیرات سریع تمرینات قدرتی بهره می‌برند. مبتدیان معمولاً طی چند هفته اول افزایش محسوس قدرت را تجربه می‌کنند که عمدتاً نتیجه انطباقات عصبی (یادگیری تکنیک و بهبود هماهنگی واحدهای حرکتی) است​. این امر به آن‌ها امکان می‌دهد که حتی با وزن‌های نسبتاً سبک هم تفاوت بزرگی در توان خود ببینند. از دیگر مزایا، می‌توان به افزایش پایه‌ای توده عضلانی و بهبود سلامت عمومی اشاره کرد. افزایش قدرت عضلانی سبب بهبود توانایی اجرای حرکات تخصصی ورزشی، کاهش خطر آسیب‌های ورزشی و ارتقای ترکیب بدن (افزایش درصد عضله و کاهش چربی) می‌شود. همچنین تمرینات قدرتی می‌تواند بهبود تراکم استخوان‌ها و کاهش ریسک شکستگی‌ها را به همراه داشته باشد که برای ورزشکاران جوان و حتی میانسال مفید است. ورزشکاران مبتدی باید بر حرکات پایه (مانند اسکات، پرس سینه و ددلیفت با وزن بدن یا دمبل سبک) تمرکز کنند و شدت تمرین را به‌تدریج افزایش دهند. تعداد ست و تکرار می‌تواند 2–3 ست با 12–15 تکرار و سپس با تکرار کمتر 6-8 و وزنه سنگیتنر باشد تا سازگاری‌های اولیه عصبی و عضلانی رخ دهد.
  • ورزشکار در سطح متوسط: ورزشکارانی که چندین ماه تا سال‌ها سابقه تمرین دارند (و دیگر به‌عنوان تازه‌کار شناخته نمی‌شوند) از تمرینات قدرتی قابلیت‌های بیشتری را بدست می‌آورند. در این سطح، انطباقات عصبی تا حدی تثبیت شده است و پیشرفت توانایی با رشد عضلانی بیشتری همراه است. افزایش حجم عضلانی (هیپرتروفی) در این مرحله محسوس است و منجر به بهبود مقاومت درونی و خروجی نیرو می‌شود. برای مثال، بررسی‌ها نشان داده‌اند که در ورزشکاران جوانی که تحت برنامه تمرین مقاومتی قرار گرفته‌اند، قدرت عضلانی بیشترین افزایش را داشته است​. به علاوه، ورزشکاران متوسط با افزایش توده عضلانی، توان انفجاری، سرعت پرش و دویدن خود را نیز بهبود می‌بخشند. در این مرحله، مربیان می‌توانند تمرینات مقاومتی را با اهداف خاص‌تری مانند افزایش توان بی‌هوازی، بهبود هماهنگی عصبی یا تقویت گروه‌های عضلانی ویژه ترکیب کنند. ورزش در این سطح از تخصص بیشتری برخوردار می‌شود و شدت تمرینات نسبت به مراحل اولیه افزایش می‌یابد. تغذیه مناسب و استراحت کافی نیز در این مرحله نقش مهمی در افزایش حجم و بازیابی عضلات دارد. ورزشکاران متوسط می‌توانند از ساختار اسپلیت (تخصیص گروه‌های عضلانی به روزهای مختلف) استفاده کنند و حرکات المپیکی و ترکیبی را وارد برنامه نمایند. این رویکرد با اصول تطابق پویا (Dynamic Correspondence)  هم‌راستا است و تاثیرات بهینه‌ای بر قدرت و کارایی حرکت دارد.

ورزشکار حرفه‌ای (سطح پیشرفته): ورزشکاران حرفه‌ای (یا نخبه) بیشترین تجربه تمرینی را داشته و تقریباً به حداکثر توان بالقوه خود نزدیک شده‌اند. مزایای تمرینات قدرتی در این سطح معمولاً کندتر ظاهر می‌شوند، زیرا تغییرات پایه‌ای عضلانی و عصبی قبلاً تا حد زیادی حاصل شده است​.  با این وجود تمرینات قدرتی نقش حیاتی در حفظ و بهبود ظرفیت ورزشی آن‌ها دارد. فواید اصلی شامل افزایش حداکثری توان انفجاری، بهبود استقامت عضلانی در سطوح بالا و کاهش خطر مصدومیت‌های ناشی از خستگی و فشار است. علاوه بر این ورزشکاران حرفه‌ای با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته (مانند دوره‌بندی هدفمند، تمرینات پلایومتریک، و تنوع در شدت و حجم تمرین) می‌توانند تفاوت‌های جزئی را در عملکرد خود ایجاد کنند. شایان ذکر است که مطالعات نشان داده‌اند اثر تمرینات مقاومتی بر عملکرد ورزشکاران نخبه همچنان مثبت و معنی‌دار است، اما اندازه اثر آن ممکن است با توجه به سطح رقابتی (ملی یا بین‌المللی) و نوع عملکرد متفاوت باشد​. به‌عنوان مثال، یک متاآنالیز اخیر نشان داد که تمرینات مقاومتی در بهبود عملکرد‌های ورزشی (مانند دویدن مسافت یا پرش) در ورزشکاران ملی نتایج برجسته‌تری نسبت به ورزشکاران بین‌المللی حرفه‌ای داشته است​. ورزشکاران حرفه‌ای معمولاً از دوره‌بندی(Periodization)  برای مدیریت بار تمرینی و جلوگیری از بیش‌تمرینی استفاده می‌کنند. مدل‌های خطی، زیگزاگ یا بلوک‌بندی بار تمرینی را در طول فصل تغییر می‌دهند تا هم قدرت حداکثری و هم توان انفجاری بهبود یابد.

image 6 - دکتر بهرامی نژاد

جدول زیر خلاصه‌ای از وضعیت کلی ورزشکاران مبتدی، متوسط و حرفه‌ای و توصیه‌های معمول برای هر گروه را نشان می‌دهد. این توصیه‌ها مبتنی بر راهنمایی‌های ACSM و مطالعات روز است:

سطح ورزشکارفواید اصلی و میزان انطباق‌هاتکرار (رپ)میزان بار (%۱RM)دفعات تمرین (در هفته)
مبتدیافزایش سریع قدرت به‌دلیل انطباقات عصبی; یادگیری تکنیک‌های پایه8–1250–70%2–3
متوسطرشد قابل توجه عضلات و توان; بهبود قابلیت‌های ورزش خاص6–1260–85%3–4
حرفه‌ایبهبود توان انفجاری و حفظ توان تولید نیرو; پیشرفت‌های جزئی1–680–100%4–5

توجه:  داده‌های فوق حدودی هستند و بر اساس منابعی چون ACSM ۲۰۰۹​ تنظیم شده‌اند. به‌عنوان مثال، ACSM برای ورزشکاران مبتدی پیشنهاد می‌کند بارهایی در حد ۸–۱۲ تکرار بیشینه استفاده شود و با افزایش تجربه، دامنه تکرار گسترده‌تر و بار بیشتر شود​.

استراتژی‌های برنامه‌ریزی تمرین

تدوین یک برنامه تمرینی مؤثر برای تمرینات قدرتی نیازمند رعایت اصولی مانند افزایش تدریجی بار (اصول اولتیمت)، تنوع و دوره‌بندی مناسب است. چند نکته کلیدی در برنامه‌ریزی عبارتند از:

  • اصول دوره‌بندی (Periodization): برنامه‌های تمرینی خوب معمولاً به فازهای مختلف تقسیم می‌شوند تا از درجا زدن تمرینی جلوگیری شود. دوره‌بندی ممکن است خطی (افزایش تدریجی بار تا رسیدن به اوج در فصل رقابت) یا نامنظم (تغییر متناوب حجم و شدت در چرخه‌های هفتگی و ماهانه) باشد. مطالعات نشان می‌دهند در طول سال تمرینی، تغییر بین دوره‌های تأکید بر قدرت، قدرت انفجاری و استقامت عضلانی مفید است. انتخاب نوع دوره‌بندی بسته به سطح ورزشکار و اهداف او می‌تواند متفاوت باشد؛ برای مثال ورزشکار حرفه‌ای ممکن است از دوره‌بندی بلوکی (تمرکز طولانی بر یک ویژگی خاص) استفاده کند.
image 5 - دکتر بهرامی نژاد
  • تنظیم بار و حجم: مطابق با دستورالعمل‌های ACSM، ورزشکاران مبتدی می‌توانند با حجم (ست‌های کمتر و تکرار متوسط) شروع کنند و به تدریج بر حجم (ست‌ها) یا شدت (وزنه) افزوده شود​. برای مثال، افراد مبتدی معمولاً ۲–۳ روز در هفته تمرین می‌کنند و ۲–۳ ست با ۸–۱۲ تکرار انجام می‌دهند. پس از چند ماه تمرین منظم، می‌توان روزهای تمرین را به ۳–۴ روز افزایش داد و نوع تمرینات را به جلسات سنگین (با تکرار کم) و سبک (با تکرار بیشتر) تقسیم کرد. یافته‌های پژوهشی جدید نشان می‌دهند که برای حداکثر افزایش قدرت، استفاده از بارهای سنگین (>۸۰% 1RM) با چند ست چندتایی و تمرین ۲–۳ بار در هفته بهترین نتایج را می‌دهد، در حالی که برای افزایش حجم عضله تمامی روش‌ها (از کم‌وزن با تکرار بالا تا سنگین) تقریباً اثر مشابه دارند​.
  • انتخاب حرکات و ترتیب اجرا:  برنامه‌ها باید شامل حرکات چندمفصلی اصلی (مانند اسکات، ددلیفت، پرس سینه، بارفیکس) برای درگیر کردن چند گروه عضلانی بزرگ باشند. تحقیقات ACSM توصیه می‌کنند ابتدا تمرین با گروه‌های عضلانی بزرگ‌تر و حرکات چندمفصلی انجام شود و سپس حرکات ایزوله‌تر روی عضلات کوچکتر اجرا شود​. این ترتیب به حفظ شدت تمرین کمک می‌کند. همچنین ترکیب انقباض‌های گوناگون (کانسنتریک، اکسنتریک و ایزومتریک) در تمرینات قدرتی مفید است تا به همه جوانب عضله (مکانیسم‌های فعال‌سازی) تنوع داده شود​.
  • فازهای استراحت و بازیابی:  برنامه تمرینی مؤثر به فازهای استراحت کافی نیز توجه دارد. بین ست‌ها بسته به هدف (قدرت یا حجم) زمان استراحت کافی (۱–۳ دقیقه یا بیشتر) در نظر گرفته می‌شود تا بازیابی نسبی عضله فراهم شود. علاوه بر این، پس از چند هفته تمرین پیوسته، ممکن است یک هفته بازیابی سبک (کاهش حجم تمرین) به کار گرفته شود تا از خستگی مزمن جلوگیری شود.
  • پیشرفت تدریجی (Progressive Overload): هر برنامه قدرتی باید اصل افزایش تدریجی بار را رعایت کند. به طور معمول زمانی که ورزشکار قادر شد تعدادی تکرار بیش از حد هدف (مثلاً ۱-۲ تکرار بیشتر از هدف) را با وزن فعلی اجرا کند، بار یا ست‌های تمرین را به میزان اندکی (۲–۱۰%) افزایش می‌دهند​. این روند باید تا حد امکان مداوم باشد تا بدن همواره با چالش جدیدی مواجه شود.
image 1 - دکتر بهرامی نژاد
  • تناسب با ورزش تخصصی:  مربیان باید حرکات و متدها را مطابق با نیازهای رشته ورزشی و ویژگی‌های فردی انتخاب کنند. برای مثال، دوچرخه‌سواران و دونده‌ها ممکن است به تمرینات تقویت عضلات پایین‌تنه و استقامت عضلانی بیشتری نیاز داشته باشند، در حالی که وزنه‌برداران بیشتر بر حداکثر قدرت و توان انفجاری تأکید می‌کنند. همچنین در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی مانند سن، جنسیت، سابقه تمرینی و هرگونه مشکل پزشکی (مانند مشکل کمر یا زانو) در طراحی برنامه اهمیت دارد.
  • استفاده از تکنولوژی و مانیتورینگ:  در ورزش‌های حرفه‌ای، مربیان از ابزارهایی مانند تست‌های ۱RM، ارزیابی نرخ خستگی (RPE) و پایش کارکرد، ( (GPS، سرعتمحور (Velocity-Based Training)   و شتاب‌سنج‌ها برای تنظیم بار تمرینی استفاده می‌کنند. این اطلاعات کمک می‌کند که تغییرات جزئی در توان فرد شناسایی و برنامه به‌موقع به‌روزرسانی شود. تحقیقات نشان داده‌اند که حتی ورزشکاران نخبه نیز با استفاده از چنین ابزارهای کنترل بار می‌توانند بیشینه‌سازی پیشرفت و کاهش مصدومیت را تجربه کنند.

نکات کاربردی برای مربیان

  • تاکید بر اجرای صحیح تکنیک:  قبل از افزایش بار تمرین، از تسلط ورزشکار بر تکنیک صحیح حرکات اطمینان حاصل کنید. فرم صحیح اجرا نه تنها از مصدومیت جلوگیری می‌کند، بلکه انطباقات عصبی مؤثرتری ایجاد می‌کند. در ابتدا، بار سبک و سرعت کنترل‌شده‌تری داشته باشید تا ورزشکار مهارت حرکت را یاد بگیرد.
  • شروع ملایم و تدریجی: ورزشکار مبتدی باید کم‌کم با ۲–۳ روز تمرین در هفته و وزنه‌های کم شروع کند​. سپس در چند هفته یا ماه اول، تعداد ست‌ها یا وزنه را به تدریج افزایش دهید. این رویکرد باعث جلوگیری از خستگی و انگیجه مثبت ورزشکار می‌شود.
  • تمرین با تنوع و تناسب:  از تغییر منظم برنامه تمرینی استفاده کنید (تغییر در تعداد تکرار، ست، نوع حرکات یا زاویه اجرای آن‌ها) تا بدن نسبت به یک محرک خاص عادت نکند. همچنین حرکات اکستنشن وزنه برداری (مانند لیفت‌های قدرتی و پلایومتریک) را طبق نیاز تخصصی ورزشکار در برنامه بگنجانید.
  • رعایت ترتیب مناسب حرکات:  همانطور که اشاره شد، ابتدا تمرینات چندمفصلی اصلی انجام شود. برای مثال در یک جلسه تمرین کل بدن، اسکات و ددلیفت را اول برنامه بگذارید و سپس به حرکات تک‌مفصلی برای عضلات کوچک‌تر بپردازید​.
  • استفاده از همه انواع انقباضات:  تلاش کنید تمرینات قدرتی شامل انقباض‌های کانسنتریک، اکسنتریک و ایزومتریک باشد. زیرا هر یک عملکرد و تقویت متفاوتی دارند. برای مثال اجرای آهسته (اکسنتریک کند) یک حرکت علاوه بر تقویت عضله به بهبود کنترل عصبی کمک می‌کند.
  • توجه به استراحت و تغذیه: اطمینان حاصل کنید ورزشکار بین جلسات تمرین کافی استراحت داشته باشد (حداقل ۴۸ ساعت برای گروه‌های عضلانی کلیدی). خواب کافی (۷–۹ ساعت در شب) برای احیای سیستم عصبی و عضلانی ضروری است و کمبود خواب می‌تواند توان ورزشی را کاهش دهد. علاوه بر این، تکنیک‌هایی مانند چرت کوتاه و خواب بنکینگ به بهبود ریکاوری و افزایش کارایی تمرین کمک می‌کنند(خواب بنکینگ (Sleep Banking) به معنای «ذخیره‌سازی خواب» است و به استراتژی‌ای اشاره دارد که در آن فرد با خوابیدن بیشتر از حد معمول در روزهای قبل از یک دوره‌ی کم‌خوابی پیش‌بینی‌شده، تلاش می‌کند تا تأثیرات منفی کمبود خواب را کاهش دهد. این روش می‌تواند به بهبود عملکرد شناختی، افزایش هوشیاری و تسریع در بازیابی پس از کم‌خوابی کمک کند). تغذیه مناسب (مصرف کافی پروتئین، کالری و میکرونوترینت‌ها) نقش مهمی در بازیابی و رشد عضلانی دارد. برای حمایت از سازگاری‌های عضلانی و سنتز پروتئین، نیاز به ۱.۶–۲.۰ گرم پروتئین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز وجود دارد. همچنین ورزشکاران باید ۳–۱۲ گرم کربوهیدرات به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز مصرف کنند تا ذخایر گلیکوژن عضلانی تامین شود.
  • پیگیری پیشرفت و بازخورد: مربی باید تغییرات قدرت و حجم را به‌طور دوره‌ای ارزیابی کند. ثبت نتایج جلسه‌ها (وزنه، تکرار، ست) و نیز احساس سختی تمرین به مربی کمک می‌کند برنامه را بهینه کند.
  • توجه به سلامت روانی ورزشکار: ایجاد تنوع در تمرین‌ها، تشویق به هدف‌گذاری کوتاه‌مدت، و حفظ انگیزه از نکات کلیدی برای مربیان است. فضای تمرینی دوستانه و حمایت‌کننده می‌تواند بهره‌وری تمرین را افزایش دهد.

نتیجه‌گیری

تمرینات قدرتی در تمام سطوح ورزشی، از افراد تازه‌کار تا نخبه، نقش مهمی در بهبود عملکرد دارد. تأثیرات مثبت این تمرینات ابتدا از طریق انطباق عصبی و یادگیری مهارت‌های حرکتی پدید می‌آید و سپس با رشد عضلانی و بهبود ساختارهای عضلانی تکمیل می‌شود​. در سطوح بالاتر ورزشی، گرچه پیشرفت‌ها کندتر است، اما اجرای برنامه‌های تمرین قدرتی هدفمند و دوره‌بندی شده می‌تواند بر توان انفجاری و استحکام بدن بیفزاید. برای مربیان ورزشی ضروری است که با برنامه‌ریزی هوشمندانه (با توجه به سطح تمرین و اهداف ورزشکار)، تدریج در افزایش بار و توجه به ریکاوری، زمینه‌ساز پیشرفت مستمر ورزشکاران خود باشند. در نهایت، پژوهش‌های جدید همچنان بر این نکته تأکید دارند که تمرینات مقاومتی علاوه بر بهبود توان عضلانی، فواید گسترده سلامت جسمانی و عملکرد ورزشی را به همراه دارند و باید بخشی جدایی‌ناپذیر از فرایند آموزش ورزشکاران در همه رشته‌ها باشد​.

منابع

  • Potiaumpai, M. et al. (2019). Introduction to Strength Training. Penn State College of Medicine (The ONE Group).
  • Hughes, D.C., Ellefsen, S., & Baar, K. (2018). Adaptations to endurance and strength training. Cold Spring Harbor Perspectives in Medicine, 8(6): a029769. [doi:10.1101/cshperspect.a029769]
  • Hedayatpour, N. & Falla, D. (2015). Physiological and neural adaptations to eccentric exercise: mechanisms and considerations for training. BioMed Research International, 2015:193741. [doi:10.1155/2015/193741]
  • Granacher, U. et al. (2016). Effects of resistance training in youth athletes on muscular fitness and athletic performance: a conceptual model for long-term athlete development. Frontiers in Physiology, 7:164. [doi:10.3389/fphys.2016.00164]
  • Phillips, S.M. et al. (2023). Resistance training prescription for muscle strength and hypertrophy in healthy adults: a systematic review and Bayesian network meta-analysis. British Journal of Sports Medicine, 57(18):1211–1220. [doi:10.1136/bjsports-2023-106807]
  • Makaruk, H. et al. (2024). The effects of resistance training on sport-specific performance of elite athletes: a systematic review with meta-analysis. Journal of Human Kinetics, 91(Supplement):135–155. [doi:10.5114/jhk/185877]
  • American College of Sports Medicine. (2009). Position stand: Progression models in resistance training for healthy adults. Medicine & Science in Sports & Exercise, 41(3):687–708. [doi:10.1249/MSS.0b013e3181915670]

شناخت بدن انسان در هنگام فعالیت‌های ورزشی

شناخت بدن انسان در هنگام فعالیت‌های ورزشی
- دکتر بهرامی نژاد

مقدمه

ورزش باعث افزایش چشمگیر نیازهای انرژی بدن نسبت به حالت استراحت می‌شود. در حالت استراحت، فعالیت پاراسمپاتیک سیستم خودکار برون‌ریز غالب است، اما در حین ورزش سیستم سمپاتیک فعال شده و با یک پاسخ یکپارچه، متابولیسم افزایش‌یافته بدن را پشتیبانی می‌کند. به بیان دیگر، حین فعالیت بدنی چندین سیستم بدن (عصبی، قلبی-عروقی، تنفسی، عضلانی و متابولیک) به طور هماهنگ عمل می‌کنند تا اکسیژن و مواد مغذی کافی را برای عضلات فراهم کنند. آشنایی مربیان با این سازوکارها نقش اساسی در طراحی تمرینات مناسب، پیشگیری از آسیب و بهبود عملکرد ورزشکار دارد.

سیستم عضلانی

عضلات اسکلتی مهم‌ترین تولیدکنندگان نیرو و حرکت بدن هستند. فیبرهای عضلانی عمده‌ترین واحد عملکردی تبدیل انرژی به کار مکانیکی‌اند و نسبت به تمرینات ورزشی سازگار می‌شوند​. این فیبرها به دو نوع کلی تقسیم می‌شوند: فیبرهای آهسته-اکسیداتیو نوع I که خسته نمی‌شوند و عمدتاً از انرژی هوازی استفاده می‌کنند، و فیبرهای سریع-گلیکولیتیک نوع II که توان بالاتری دارند ولی زودتر خسته می‌شوند​. تمرینات مداوم استقامتی با افزایش تعداد و کارایی میتوکندری‌ها و مویرگ‌های خونی در فیبرهای نوع I همراه است، در حالی که تمرینات مقاومتی باعث افزایش سایز و توان انقباضی فیبرهای نوع II می‌شود​. به عبارت دیگر، عضلات به صورت وظیفه‌محور و متناسب با نوع تمرین، ویژگی‌های بیوشیمیایی و ساختاری خود را تغییر می‌دهند.

image 6 - دکتر بهرامی نژاد

سیستم اسکلتی

سیستم اسکلتی شامل استخوان‌ها، غضروف‌ها و بافت‌های پیوندی (لیگامان) است که چارچوب بدن را شکل می‌دهد، از اندام‌های حیاتی محافظت می‌کند و امکان حرکت را فراهم می‌آورد. استخوان‌ها محل اتصال عضلات بوده و نیروهای تولیدشده توسط عضلات را به اعضای بدن منتقل می‌کنند. فشار مکانیکی ورزش سبب تقویت استخوان‌ها می‌شود (قانون ولف). اعمال بار بر استخوان موجب افزایش توده و استحکام آن می‌گردد. به این ترتیب، تمرین منظم نه تنها قابلیت حرکتی را حفظ می‌کند بلکه سلامت استخوان و مفاصل را نیز بهبود می‌بخشد. برای پیشگیری از از دست رفتن تراکم استخوان در برنامه‌های تمرینی برای بزرگسالان و سالمندان، حداقل دو جلسه در هفته تمرینات مقاومتی با بارگذاری progressive overload)) و سه جلسه در هفته فعالیت‌های تحمل وزن توصیه می‌شود. استخوان‌ها با دریافت فشار و نیرو، به تجمع کلسیم و فعالیت بیشتر استئوبلاست‌ها تحریک می‌شوند. این فرآیند منجر به افزایش تراکم استخوانی (BMD) و کاهش خطر پوکی استخوان می‌شود.

انواع تمرینات مؤثر بر سلامت استخوان

  • تمرینات تحمل وزن: مانند دویدن روی زمین سخت یا پریدن، بیشترین فشار را به استخوان وارد می‌کنند و محرک قوی برای افزایش تراکم هستند.
  • تمرینات مقاومتی: تمرین با وزنه یا باندهای رزیتنس باعث افزایش بارگذاری موضعی روی استخوان‌ها می‌شود و استحکام مفصلی را بهبود می‌بخشد.
  • تمرینات غیرتحمل وزن: نظیر شنا و دوچرخه‌سواری، تأثیر کمتری بر تراکم استخوان دارند و برای حفظ آن کافی نیستند.
image 7 - دکتر بهرامی نژاد

سیستم عصبی

سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) کنترل و هماهنگی حرکات ارادی و پاسخ‌های حسی را برعهده دارد. علاوه بر این، سیستم عصبی خودکار با دو شاخه سمپاتیک و پاراسمپاتیک به تنظیم عملکرد قلب، تنفس و سایر فرآیندهای درونی کمک می‌کند. در ورزش، فعالیت عصبی سمپاتیک افزایش یافته و ضربان قلب، فشار خون و تنفس را افزایش می‌دهد تا نیازهای متابولیک برآورده شود​. به‌عبارت دیگر، ورزش واکنش یکپارچه‌ای را در سیستم عصبی ایجاد می‌کند: کاسته شدن فعالیت پاراسمپاتیک و تقویت سمپاتیک منجر به افزایش انتقال عصبی به عضلات و ارگان‌های حیاتی می‌شود. همین انطباق‌های عصبی اولیه، مقدمه‌ساز تغییرات بلندمدت ظرفیت حرکتی و استقامتی بدن است. سیستم عصبی مرکزی با ارسال سیگنال به واحدهای حرکتی، مسئول تنظیم شدت و سرعت انقباض‌های عضلانی است. افزایش نرخ فراخوانی واحدهای حرکتی هنگام تمرینات قدرتی، راهی کلیدی برای افزایش نیرو بدون افزایش اندازه عضله است.

image - دکتر بهرامی نژاد

سیستم قلبی-عروقی

سیستم قلبی-عروقی شامل قلب و رگ‌های خونی است که خون را به سراسر بدن پمپاژ می‌کند. با شروع ورزش، قلب ناگزیر است سریع‌تر تپیده و در هر ضربان مقدار بیشتری خون را به عضلات فعال برساند. به این ترتیب برون ده قلبی (میانگین خون پمپاژ شده در واحد زمان) چندین برابر حالت استراحت می‌شود و خون بیشتری به عضلات در حال کار اختصاص می‌یابد. فعال شدن سیستم عصبی سمپاتیک حین ورزش به افزایش ضربان قلب و اتساع رگ‌های خونی در عضلات منجر می‌شود​. با تمرین منظم هوازی، قدرت و حجم ضربه‌ای قلب افزایش یافته و در نتیجه ضربان قلب در حال استراحت کاهش می‌یابد؛ مثلاً ورزشکاران استقامتی عموماً ضربان قلب استراحتی کمتر از 60 ضربه در دقیقه دارند. بدین ترتیب، عملکرد قلب با ورزش بهینه شده و ظرفیت قلبی-عروقی بدن افزایش می‌یابد. برای حفظ سلامت قلب و کاهش خطر بیماری‌های قلبی، ترکیب هفتگی حداقل ۱۵۰ دقیقه فعالیت هوازی متوسط یا ۷۵ دقیقه فعالیت هوازی شدید به همراه دو جلسه تمرین مقاومتی توصیه می‌شود. اگرچه تمرینات قدرتی فشار خون لحظه‌ای را بالا می‌برد، شواهد نشان می‌دهد در بلندمدت با کاهش فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در حالت استراحت همراه است.

image 9 - دکتر بهرامی نژاد

سیستم تنفسی

سیستم تنفسی شامل مجاری هوایی، ریه‌ها، ماهیچه‌های تنفسی و عروق خونی مرتبط است. وظیفه اصلی آن، تبادل گازها، جذب اکسیژن و دفع دی‌اکسیدکربن، بین هوای تنفس‌شده و خون می‌باشد​. هنگام ورزش، نیاز اکسیژن به شدت افزایش و تولید دی‌اکسیدکربن بالا می‌رود. برای پاسخ به این نیاز، عمق و سرعت تنفس (دریافت اکسیژن و خروج دی‌اکسیدکربن) به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. مطالعات نشان داده‌اند که فعالیت هوازی منظم باعث بهبود ظرفیت تنفسی و قدرت عضلات تنفسی می‌شود​، به‌طوری که افراد فعال دارای عملکرد ریوی بهتر و کاهش کندتر ظرفیت تنفسی با افزایش سن هستند. به طور کلی، حین ورزش سیستم تنفسی با افزایش تبادل گاز، اکسیژن لازم برای سوخت‌وساز عضلات را تأمین کرده و دی‌اکسیدکربن حاصل از متابولیسم را از بدن خارج می‌کند​.

سیستم متابولیک

فعالیت عضلات طی ورزش نیازمند تولید مستمر ATP است. از آنجا که ذخایر فوری ATP در عضله بسیار اندک است، چندین مسیر متابولیک برای بازسازی انرژی فعال می‌شوند​. در ورزش‌های انفجاری و بسیار کوتاه‌مدت، مسیر فسفوکراتین (ATP-PCr) و گلیکولیز بی‌هوازی فعال هستند. در فعالیت‌های طولانی‌تر، متابولیسم هوازی (فسفوریلاسیون اکسیداتیو) که از گلوکز و چربی تغذیه می‌کند، نقش اصلی را بر عهده دارد​. سهم هر مسیر سوخت به شدت و مدت تمرین بستگی دارد: هرچه شدت بالاتر و زمان کوتاه‌تر باشد، مسیرهای بی‌هوازی بیشتر به کار گرفته می‌شوند و در فعالیت‌های استقامتی طولانی‌تر مسیر هوازی غالب می‌شود. تنظیم مداوم این فرآیندها توسط آنزیم‌ها و هورمون‌ها صورت می‌گیرد تا پاسخ متابولیک دقیقاً متناسب با نیاز عضلات باشد​.

جدول ۱. عملکرد سیستم‌های اصلی بدن در ورزش

سیستمنقش اصلیواکنش در ورزش
عضلانیتولید نیرو و حرکت بدناستخدام بیشتر واحدهای حرکتی، افزایش متابولیسم و تولید خستگی
اسکلتیساختار و حمایت بدن؛ محافظت از اعضای داخلیتحمل بارهای مکانیکی، تقویت استخوان‌ها و مفاصل تحت بار ورزش
عصبیکنترل و هماهنگی حرکات؛ پاسخ‌های خودکارافزایش فعالیت سمپاتیک؛ افزایش هدایت عصبی به عضلات؛ تنظیم ضربان قلب و تنفس​
قلبی-عروقیپمپاژ خون و انتقال اکسیژن و مواد مغذیافزایش ضربان و حجم ضربه‌ای قلب؛ گشاد شدن عروق به سوی عضلات فعال
تنفسیتبادل گازها بین هوا و خونافزایش عمق و نرخ تنفس؛ افزایش تبادل اکسیژن و دی‌اکسیدکربن
متابولیکتولید انرژی (ATP) برای فعالیت‌های عضلانیفعال شدن مسیرهای فسفوکراتین، گلیکولیز و اکسیداتیو بر حسب شدت ورزش​

سیستم متابولیک و تأثیر تمرینات ورزشی بر آن

مسیرهای تأمین انرژی

  • ATP–PCr: سیستم فسفاژن برای انفجارهای کوتاه‌مدت تا ۱۰ ثانیه.
  • مسیر گلیکولیتیک (بی‌هوازی): برای فعالیت‌های شدید ۳۰ ثانیه تا ۲ دقیقه.
  • مسیر هوازی: برای فعالیت‌های طولانی‌مدت با شدت متوسط تا پایین.

 تأثیرات تمرینی

  • تمرینات استقامتی:  افزایش کارایی اکسیداسیون چربی و ذخایر گلیکوژن عضلانی.
  • HIIT : ترکیب چالش‌های هوازی و بی‌هوازی که منجر به بهبود سریع ظرفیت اکسیداسیون چربی و افزایش تحمل متابولیکی می‌شود.
image 8 - دکتر بهرامی نژاد

کاربرد عملی

برای ورزشکاران رشته‌های سرعتی، تکرارهای کوتاه انفجاری با استراحت‌های کم (مثلاً سیکل‌های ۳۰ ثانیه تمرین/۱۵ ثانیه استراحت) توصیه می‌شود؛ در حالی‌که برای ورزشکاران استقامتی، تمرینات پیوسته ۳۰–۶۰ دقیقه با شدت 60–75% VO₂max مناسب است.

 کاربردهای عملی در طراحی برنامه تمرینی

  • انتخاب نوع تمرین: بر اساس اهداف (افزایش قدرت، استقامت یا سرعت).
  • تغذیه: مصرف پروتئین 1.6–2.2 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و کربوهیدرات کافی قبل و بعد تمرین.
  • ریکاوری: خواب 7–9 ساعت شبانه و تکنیک‌هایی مانند ماساژ، کمپرس و استراحت فعال.
  • استفاده از فناوری: پایش بیومکانیکی با گجت‌ها و سیستم‌های بازخورد بلادرنگ برای اصلاح حرکت و پیشگیری از آسیب.

تعامل بین سیستم‌ها

ورزش نیازمند واکنش هماهنگ چندین سیستم است. افزایش تنفس و ضربان قلب در کنار تغییرات عروق خونی و فعال شدن مسیرهای متابولیک، همه به شکلی یکپارچه عمل می‌کنند. برای مثال، فعال شدن سیستم عصبی سمپاتیک، ضربان قلب و عمق تنفس را بالا می‌برد و خون غنی از اکسیژن را به عضلات فعال هدایت می‌کند​. همزمان، مسیرهای متابولیک، گلوکز و چربی را به سرعت می‌سوزانند تا ATP لازم تأمین شود. در شرایط تمرین طولانی، هورمون‌ها مانند اپی‌نفرین نیز سطح گلوکز خون را تنظیم می‌کنند. به عبارت دیگر، «کانون مدیریت مرکزی» ورزش  شامل مغز، سیستم عصبی و اندام‌های فیزیولوژیک همه با هم کار می‌کنند تا انرژی کافی و پایداری داخلی بدن حفظ شود.

تغییرات فیزیولوژیکی حین تمرین

تمرینات مداوم منجر به تغییرات بلندمدت در عملکرد بدن می‌شود. در سیستم عضلانی، ورزش‌های استقامتی ظرفیت هوازی عضلات را با افزایش تعداد میتوکندری‌ها و مویرگ‌های خونی بالا می‌برند، در حالی که ورزش‌های مقاومتی باعث افزایش سایز و قدرت عضلات می‌شوند​. سیستم قلبی-عروقی با تمرین منظم تقویت می‌شود، قلب بزرگ‌تر و قوی‌تر شده، و در نتیجه ضربان قلب استراحتی کاهش می‌یابد. ظرفیت هوازی (VO2max) فرد نیز افزایش یافته و توانایی فعالیت طولانی‌تر بالا می‌رود. در سیستم تنفسی، ورزش استقامتی از کاهش سریع عملکرد ریوی در پیری جلوگیری می‌کند و ظرفیت تبادل گاز را حفظ می‌کند. به طور کلی، تمرینات ورزشی متعدد «آستانه‌های بدن» را جابجا کرده و بدن را وادار به سازگاری‌های مفید می‌سازند. تمرینات هوازی منظم منجر به افزایش حجم ضربه‌ای قلب (Stroke Volume)، کاهش ضربان قلب در حال استراحت و افزایش VO₂max می‌شود که مهم‌ترین شاخص ظرفیت هوازی است. همچنین رشد مویرگ‌های جدید (کاپیلاریزاسیون) در عضلات رخ می‌دهد که اکسیژن‌رسانی را بهبود می‌بخشد.

image 10 - دکتر بهرامی نژاد

اهمیت شناخت بدن برای مربیان

  • طراحی تمرین مؤثر:  با درک اصول فیزیولوژیک، مربی می‌تواند شدت، حجم و مدت هر تمرین را متناسب با توانایی و اهداف ورزشکار تنظیم کند و از تمرین ناکافی یا بیش از حد جلوگیری نماید.
  • پیشگیری از آسیب و تمرین‌زدگی:  آگاهی از چگونگی خستگی عضلات و بازسازی انرژی به مربی کمک می‌کند تا فواصل کافی برای استراحت و بازیابی را در برنامه بگنجاند.
  • برنامه‌ریزی تغذیه و ریکاوری:  دانستن مسیرهای متابولیک فعال در ورزش، مشاوره تغذیه‌ای مناسبی ارائه می‌دهد تا مثلاً منابع کربوهیدرات یا پروتئین مورد نیاز تأمین شود.
  • ارزیابی پیشرفت: کنترل پارامترهایی مانند ضربان قلب و توان هوازی با دانش فیزیولوژیک معنی‌دار می‌شود؛ مربی می‌تواند بازخورد دقیق‌تری از پاسخ بدن به تمرین و سازگاری‌های حاصله بگیرد.

در طراحی برنامه تمرینی، ابتدا باید نوع فعالیت ورزشی و نیازهای فیبر عضلانی ورزشکار شناسایی شود. برای ورزش‌های استقامتی مانند دو ماراتن، تمرکز بر افزایش نسبت فیبر نوع I با جلسات طولانی‌مدت و شدت پایین است. برای ورزش‌های انفجاری مانند دوی سرعت یا وزنه‌برداری، باید از تمرینات قدرتی با بارگذاری بالا و تکرار کم بهره برد.

نتیجه‌گیری

درک علمی چگونگی عملکرد بدن در ورزش برای مربیان امری حیاتی است. شناخت سیستم‌های عضلانی، استخوانی، عصبی، قلبی-عروقی، تنفسی و متابولیک و چگونگی تعامل آن‌ها، امکان طراحی تمرینات هدفمند و ایمن را فراهم می‌کند. تمرینات ورزشی به‌طور همزمان بر تمامی این سیستم‌ها تأثیر می‌گذارند و باعث سازگاری‌های مفید در بدن می‌شوند. پژوهش‌های جدید در فیزیولوژی ورزش راهکارهای نوینی برای ارتقای عملکرد و کاهش آسیب ارائه می‌دهند. بنابراین، آشنایی عمیق مربیان با فیزیولوژی ورزش کلید بهره‌گیری بهینه از این دانش در ارتقای سلامت و عملکرد ورزشکاران است.

منابع

  • Hostrup M, Deshmukh AS. Fiber Type–Specific Adaptations to Exercise Training in Human Skeletal Muscle: Lessons From Proteome Analyses and Future Directions. Scand J Med Sci Sports. 2025;35(2):e14736.
  • Patel PN, Horenstein MS, Zwibel HZ. Exercise Physiology. In: StatPearls [Internet]. StatPearls Publishing; 2025 Jan.
  • Hackett DA. Lung Function and Respiratory Muscle Adaptations of Endurance- and Strength-Trained Males. Sports (Basel). 2020;8(12):160.
  • Hargreaves M, Spriet LL. Skeletal muscle energy metabolism during exercise. Nat Metab. 2020;2:817–828.
  • Lomas DA, Mangum TS, et al. (2020). Lung Function and Respiratory Muscle Adaptations of Endurance- and Strength-Trained Males. Sports (Basel);8(12):160.

بیومکانیک حرکات ورزشی: کاهش آسیب‌ها با اصلاح تکنیک

بیومکانیک حرکات ورزشی: کاهش آسیب‌ها با اصلاح تکنیک
02 1 1 - دکتر بهرامی نژاد

بیومکانیک حرکات ورزشی: کاهش آسیب‌ها با اصلاح تکنیک

مقدمه

در ورزش‌های گوناگون، اصلاح تکنیک حرکت و به‌کارگیری اصول بیومکانیک می‌تواند به‌طور چشمگیری از بروز آسیب‌های ورزشی پیشگیری کند. بیومکانیک ورزشی به بررسی نیروها و حرکات بدن ورزشکار می‌پردازد تا بهینه‌ترین روش اجرای یک حرکت شناسایی شود. یافته‌های جدید نشان می‌دهند که طراحی برنامه‌های تمرینی تطبیقی بر اساس تحلیل بیومکانیکی، عملکرد ورزشی را بهبود داده و همزمان ریسک آسیب را کاهش می‌دهد. ​در این مقاله، با نگاهی جامع به تعریف بیومکانیک، اهمیت آن در ورزش، اصول حرکات صحیح و تأثیر حرکات ناصحیح بر آسیب، روش‌های اصلاح تکنیک و نمونه‌هایی کاربردی برای مربیان ورزشی ارائه خواهد شد. با مرور اصول و روش‌های بیومکانیک ورزشی، خواهیم دید چگونه با اصلاح تکنیک حرکات، فشارهای غیرضروری بر عضلات و مفاصل را کاهش داده و ریسک آسیب‌دیدگی را به‌طور قابل‌توجهی کم کنیم. ابتدا به تعریف و اهمیت بیومکانیک ورزشی می‌پردازیم، سپس اصول تحلیل نیرو و زوایای مفصلی را تشریح می‌کنیم. در ادامه اصلاح تکنیک در حرکات قدرتی (اسکات، ددلیفت، پرس سینه) و حرکات هوازی (دویدن، دوچرخه‌سواری، شنا) بررسی می‌شود. در پایان روش‌های کاربردی مانند تمرینات استابیلایزر، حس عمقی و آنالیز ویدئویی معرفی شده و توصیه‌های عملی برای ورزشکاران مبتدی تا حرفه‌ای ارائه خواهد شد.

image 1 - دکتر بهرامی نژاد

تعریف بیومکانیک

بیومکانیک ورزشی علمی است که به ‌کمک قوانین مکانیک و فیزیک، نیروها و حرکت‌های بدن انسان در حین فعالیت‌های ورزشی را تحلیل می‌کند. به‌عبارت دیگر، بیومکانیک اصول پایه‌ی مکانیک را در حرکت بدن به ‌کار می‌گیرد تا حرکت بهینه را تولید کند​ . به‌طور مثال، مفاهیمی مانند سینماتیک (چگونگی حرکت) و کینتیک (نیروهای ایجادکننده حرکت) برای تحلیل دویدن، پرش یا پرتاب قابل استفاده‌اند. تسلط بر بیومکانیک به مربیان و ورزشکاران کمک می‌کند تا جزئیات اجرای حرکات را بهبود داده و از مصرف نیروی اضافی جلوگیری کنند. بیومکانیک ورزشی ذیل شاخه‌ای از علم ورزش قرار دارد که به مطالعه نیروهای داخلی و خارجی مؤثر بر بدن و نحوه حرکت مفاصل می‌پردازد. هدف اصلی آن بهینه‌سازی حرکات برای افزایش کارایی و کاهش تنش‌های مضر است. با استفاده از اصول بیومکانیک می‌توان الگوهای حرکتی نامطلوب را شناسایی و تصحیح کرد تا فشار غیرضروری از ساختارهای اسکلتی-عضلانی برداشته شود.

image 2 - دکتر بهرامی نژاد

اهمیت بیومکانیک در ورزش

بیومکانیک نقش کلیدی در ارتقای عملکرد ورزشی و پیشگیری از آسیب‌ها دارد. بررسی منابع نشان می‌دهد که ورزشکاران سطح بالا از تکنیک‌هایی بهره می‌برند که مطابق اصول بیومکانیکی تنظیم شده و به اجرای روان حرکت کمک می‌کند​. تحلیل بیومکانیکی حرکات ورزشی به مربیان امکان می‌دهد نقاط ضعف تکنیکی را شناسایی و با تمرین‌های هدفمند آن‌ها را اصلاح کنند. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که تکنیک‌های غیراصولی اغلب به آسیب‌هایی مانند کشیدگی عضلانی، پارگی رباط، التهاب تاندون و صدمات زانو می‌انجامند. بنابراین، اعمال اصلاحات مبتنی بر داده‌های بیومکانیکی می‌تواند هم عملکرد ورزشکار را بهینه کند و هم احتمال آسیب را کاهش دهد​. اصلاح تکنیک در حرکات قدرتی مانند اسکات می‌تواند فشار ستون فقرات را تا ۴۰٪ کاهش دهد. تغییر زاویه مفصل زانو در اسکات بهینه‌سازی بار عضلانی و کاهش آسیب مفصلی را به دنبال دارد. استفاده از فرم صحیح در حرکات وزنه‌برداری سنگین، خطر پارگی عضلانی و آسیب‌های کمری را به‌شدت کاهش می‌دهد.

image 3 - دکتر بهرامی نژاد

اصول حرکات صحیح

برای اجرای اصولی یک حرکت ورزشی باید چند نکته کلیدی رعایت شود:

  • هم‌راستایی مفاصل و حفظ مرکز ثقل:  محورهای ستون فقرات، زانوها، مچ‌ها و مفاصل دیگر باید در مسیر مناسب قرار گیرند تا نیروها به طور یکنواخت توزیع شوند. حفظ مرکز ثقل (Balance) به افزایش ثبات کمک می‌کند؛ برای مثال یک ژیمناست هنگام فرود روی تشک با استفاده از عضلات بدن پایداری خود را حفظ می‌کند​. در هر حرکت، زاویه مفصل نقش تعیین‌کننده‌ای در توزیع نیروها دارد. مثلاً در اسکات، نزدیک نگه داشتن زانوها به خط عمودی باعث کاهش فشار بر رباط صلیبی قدامی (ACL) می‌شود. در ددلیفت، حفظ انحنای طبیعی ستون فقرات فشار وارده بر دیسک‌های بین‌مهره‌ای را کاهش می‌دهد. توزیع مناسب نیرو بر پاشنه و میانه‌ی پا در اسکات، از تکیه‌ بیش از حد نیرو روی زانو جلوگیری می‌کند. نیروی وارد بر عضلات، رباط‌ها و استخوان‌ها از ترکیب نیروهای ماهیچه‌ای و وزن خارجی (هالتر، وزن بدن) حاصل می‌شود. در پرس سینه، قرارگیری دست‌ها در فاصله استاندارد، فشار شانه را کاهش می‌دهد و عضلات سینه‌ای را هدف قرار می‌دهد. در دویدن، نیروی برخورد زمین با پا (Ground Reaction Force) باید طوری مدیریت شود که آسیب مفصل زانو به حداقل برسد.
image 2 - دکتر بهرامی نژاد
  • استفاده از زنجیره حرکتی:  نیروی تولیدشده در ورزش اغلب از پایین تنه آغاز شده و از طریق کمر و اندام فوقانی انتقال می‌یابد. هماهنگی این زنجیره باعث افزایش اثربخشی حرکت می‌شود.
  • کنترل شتاب و نیرو: مطابق قانون دوم نیوتن، شتاب (تغییر سرعت) به نیروی واردشده بستگی دارد. هر چه عضلات با نیروی مناسب به بدن نیرو وارد کنند، حرکت کارآمدتر خواهد بود. به‌عنوان مثال در پرتاب یک توپ، هماهنگی بین چرخش کمر و شانه‌ها تعیین‌کننده سرعت نهایی پرتاب است​.
  • پایبندی به اصول علمی:  به‌طور کلی، تکنیک درست در ورزش مبتنی بر استفاده بهینه از قوانین بیومکانیکی و آنالیز حرکت است. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که “تکنیک صحیح ورزشی یعنی استفاده از اصول بیومکانیک”.

تأثیر تکنیک غلط بر بروز آسیب

اجرای ناصحیح حرکات می‌تواند منجر به ایجاد الگوهای حرکتی ناکارآمد شده و فشار اضافی بر مفاصل، عضلات و رباط‌ها وارد کند. به‌عبارت دیگر بیومکانیک ضعیف و ناکارآمد نه‌تنها مهارت ورزشی را پایین می‌آورد، بلکه می‌تواند به آسیب‌های جدی بینجامد​. به‌طور مشخص، مشکلات تکنیکی اصلاح‌نشده احتمال وقوع صدمات غیرتماسی را افزایش می‌دهد. برای مثال، عدم خمیدگی کافی زانو و لگن در هنگام فرود از ارتفاع یا دویدن فشار زیادی بر رباط صلیبی قدامی وارد کرده و شانس پارگی این رباط را بالا می‌برد​. همچنین اجرای غلط حرکات پرتابی (مانند انداختن توپ یا پرتاب وزنه) باعث افزایش نیرو و گشتاور نامتعادل روی شانه و آرنج شده و ممکن است منجر به التهاب تاندون یا آسیب روتاتور کاف شود​. مطالعه‌ها نشان می‌دهند که بیشترین درصد آسیب‌های ACL (رباط صلیبی) در حرکات فرود یا توقف ناگهانی (cutting) رخ می‌دهد که ناشی از تکنیک نادرست است​. در نتیجه، بدون اصلاح تکنیک، تمرین مکرر و افزایش شدت تمرینات باعث تجمع خستگی و آسیب‌های مزمن می‌گردد.

روش‌های اصلاح تکنیک

برای اصلاح تکنیک ورزشکاران می‌توان از روش‌ها و ابزارهای مختلفی بهره برد:

  • بازخورد تصویری و ویدئویی: ثبت حرکت با دوربین و پخش با سرعت کم، به مربی و ورزشکار امکان می‌دهد جزئیات دقیق اجرای حرکت را مشاهده کنند. این شیوه یکی از مؤثرترین روش‌های تشخیص خطا و اصلاح آن است​. استفاده از موشن کپچر پیشرفته امکان ثبت دقیق زوایای مفصلی و توزیع نیرو را فراهم می‌کند. ویدئوآنالیز با زاویه‌سنجی دیجیتال، مربیان را قادر می‌سازد نقاط ضعف تکنیک را شناسایی و تصحیح کنند.
  • فناوری‌های پوشیدنی و تحلیل حرکت: ابزارهایی مانند صفحات‌های نیرو سنج، حسگرهای شتاب‌سنج و سیستم‌های ردیابی حرکت، داده‌های دقیق‌تری از نیروی وارده و وضعیت بدن فراهم می‌کنند. تحقیقات نشان داده‌اند که بهره‌گیری از این فناوری‌ها می‌تواند نواقص حرکتی را شناسایی کرده و برنامه‌های تمرینی فردی برای کاهش ریسک آسیب تنظیم کند​. به‌عنوان مثال، با آنالیز گام‌ها و تغییرات جهت بدن در دویدن می‌توان تغییرات لازم در تکنیک دویدن را تعیین کرد.
  • بازخورد و آموزش حرکتی: ارائه دستورالعمل دقیق و بازخوردهای آشکار (مانند تصاویری که خطای تمرین را نشان می‌دهند) به ورزشکاران کمک می‌کند تا شیوه صحیح را یاد بگیرند. مطالعات نشان داده‌اند که استفاده از بازخورد (چه شفاهی و چه بصری) می‌تواند شاخص‌های زیربنایی حرکت را بهبود بخشیده و تا ۷۰٪ خطر آسیب ACL را کاهش دهد​.
  • تمرینات هدفمند: تمرین‌های تقویتی و انعطاف‌پذیری مخصوص (مانند پلایومتریک برای فرود نرم یا تمرینات کور برای ثبات تنه) با تمرکز بر نقاط ضعف فنی اجرا می‌شوند. این تمرینات تخصصی که اغلب در برنامه‌های پیشگیری از آسیب به‌کار می‌روند، به تثبیت الگوی حرکتی صحیح کمک می‌کنند. تمرینات کور (Core Stability)  با تمرکز بر انقباض عضلات عرضی شکم و مولتی‌فیدوس، پایداری ستون فقرات را افزایش می‌دهند. حرکات پلانک و سوپرمن با تأکید بر نگهداری حالت خنثی ستون فقرات به کاهش درد کمری کمک می‌کنند. تمرینات حس عمقی (Proprioception)مانند ایستادن روی بورد تعادلی، دقت حرکت و ثبات مفاصل را بهبود می‌بخشند. این تمرینات ریسک پیچ‌خوردگی مچ و زانو را تا ۵۰٪ کاهش می‌دهند.
  • رویکرد مرحله‌ای در اصلاح: یک روش مرسوم این است که هر حرکت را به مراحل اصلی تقسیم کرده و خطاها را مرحله‌به‌مرحله اصلاح کرد. برای مثال، در حرکت پرتاب، ابتدا آماده‌سازی، سپس باز‌خورد، تولید نیرو و در نهایت فاز پیگیری را بررسی می‌کنند​. این روش از غرق‌شدن ورزشکار در جزئیات متعدد جلوگیری کرده و مهم‌ترین خطاها را در اولویت قرار می‌دهد.

اصلاح تکنیک در حرکات قدرتی

  • ·        اسکات (Squat)
  • زاویه مناسب بین تنه و ران باید حدود 45–60 درجه باشد تا فشار از روی کمر برداشته شود. جمع نشدن زانوها به داخل (Valgus) خطر آسیب ACL را کاهش می‌دهد. فشار به پاشنه و میانه‌ی پا، ثبات حرکتی را بالا برده و از کشش بیش از حد زانو جلوگیری می‌کند. عمق اسکات تا سطح موازی ران با زمین، در صورت حفظ فرم، خطر آسیب زانو را افزایش نمی‌دهد و عضلات استابیلایزر را تقویت می‌کند.
image 4 - دکتر بهرامی نژاد
  • ·        ددلیفت (Deadlift)
  • حفظ انحنای طبیعی ستون فقرات (Neutral Spine) بخش کلیدی اجرای بی‌خطر است. شروع حرکت از ران و باسن و نه کمر، باعث توزیع یکنواخت نیرو می‌شود. عرض پا و دست‌ها باید طوری باشد که تعادل بار حفظ شود و هالتر صاف بالا رود.
image 5 - دکتر بهرامی نژاد
  • ·        پرس سینه (Bench Press)
  • وضعیت مچ دست در راستای ساعد منجر به کاهش فشار مچ و افزایش انتقال نیرو می‌شود. باز شدن بیش از حد آرنج‌ها فشار مفصل شانه را افزایش می‌دهد و ریسک آسیب را بالا می‌برد. پایین آوردن کنترل‌شده میله به سینه و بالا بردن با انقباض کامل عضلات سینه‌ای، بیشینه‌سازی کارایی و ایمنی را تضمین می‌کند.
image 6 - دکتر بهرامی نژاد

 اصلاح تکنیک در حرکات هوازی و استقامتی

  • دویدن (Running)
  • فرود روی میانه‌ی پا به جای پاشنه، برخورد زمین را ملایم‌تر می‌کند و ۴۰٪ آسیب‌های زانو را کاهش می‌دهد.
    طول قدم‌های بیش از حد بلند، تکانه‌های بیش از حد به زانو وارد می‌آورد. خم‌شدن جزئی تنه به جلو (حدود 5–10 درجه) فشار مفاصل زانو را کاهش می‌دهد و راندمان دویدن را بهبود می‌بخشد.
image 3 - دکتر بهرامی نژاد
  • دوچرخه‌سواری (Cycling)
  • تنظیم ارتفاع صحیح زین، زاویه زانو در فاز بالارونده را بهینه می‌کند و از درد زانو و کمردرد پیشگیری می‌کند.
    مکان دسته‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که تنه خیلی خم نشود تا فشار بر ناحیه گردنی و شانه کم شود.
image 5 - دکتر بهرامی نژاد
  • شنا (Swimming)
  • در شنای کرال، قرارگیری سر در راستای ستون فقرات مانع فشار به مهره‌های گردنی می‌شود. الگوی کشش مناسب دست در آب، فشار روی مفصل شانه را کاهش داده و توان کشش را افزایش می‌دهد.
image 4 - دکتر بهرامی نژاد

نمونه‌هایی از اصلاح تکنیک در حرکات رایج ورزشی

در ادامه چند مثال از اصلاح تکنیک در حرکات رایج ارائه شده است:

حرکت ورزشیخطای رایجروش اصلاح
پرش و فرودفرود با زانوی کاملاً صاف یا نزدیک بهم که منجر به نیروی زیاد بر زانو می‌شود​.آموزش فرود نرم با خمیدگی مناسب زانو و هدایت مرکز ثقل؛ تمرینات فرود (jump training)  برای افزایش انعطاف ساق و ران.
دویدن (دو میدانی)طول گام زیاد و فرود با پاشنه که شوک زیادی به مفاصل منتقل می‌کند​.تنظیم طول گام، فرود با قسمت میانی پا، حفظ خمیدگی ملایم زانو و کمر برای جذب شوک.
پرتاب (بیسبال، والیبال)چرخش ناکافی تنه یا انعطاف ضعیف آرنج که فشار بر مفصل شانه و آرنج را افزایش می‌دهد​تمرین هم‌زمان چرخش لگن و شانه؛ تقویت عضلات مرکزی کمر؛ تطویل حرکت دست در پرتاب برای کاهش نیروهای متمرکز.
اسکات و وزنه‌برداریخم شدن بیش از حد کمر یا زانو به داخل که فشار روی مهره‌ها و زانوها را بالا می‌برد.حفظ حالت خنثی ستون فقرات، قرارگیری زانوها در راستای انگشتان پا، تمرینات تقویت عضلات پشتی و مرکزی برای ثبات بیشتر.

در این مثال‌ها، اصلاح تکنیک با تمرینات هدفمند و بازخورد مداوم همراه است. برای مثال، در پرتاب توپ بیسبال اصلاح زاویه اندام فوقانی و الگوی چرخش تنه از طریق تمرینات حرکتی خاص صورت می‌گیرد. در حرکت شنا و پرتاب وزنه نیز هماهنگی بالا تنه و پایین تنه بهبود یافته تا فشارهای آسیب‌زا کنترل شوند.

نتیجه‌گیری

اصلاح تکنیک حرکات ورزشی و به‌کارگیری علم بیومکانیک، نقش تعیین‌کننده‌ای در کاهش آسیب‌های ورزشی دارد. شواهد موجود نشان می‌دهد که تکنیک‌های ناصحیح عامل اصلی بسیاری از صدمات هستند و بهبود بیومکانیکی حرکت‌ها می‌تواند ریسک آسیب را تا حد زیادی پایین بیاورد​. مربیان و ورزشکاران با استفاده از ابزارهایی مانند تحلیل ویدئویی، حسگرهای پوشیدنی و بازخورد تمرینی می‌توانند حرکات را اصلاح کرده و پایدارسازی قوی‌تری در بدن ایجاد کنند. در نهایت، گسترش تحقیقات در این زمینه و به‌روز شدن روش‌های آموزش تکنیک، به استمرار پیشگیری از آسیب و ارتقای عملکرد ورزشی کمک شایانی خواهد کرد.

منابع:

  1. Logan C.A., Protzuk O.A. Advancement in Sports Injury Prevention: The Role of Biomechanics and Technology. AOSSM Sports Med Update, Summer 2024.
  2. Penichet-Tomas A. Applied Biomechanics in Sports Performance, Injury Prevention, and Rehabilitation. Applied Sciences, 14(24):11623, 2024.
  3. Armitano C.N., Haegele J.A., Russell D.M. The use of augmented information for reducing anterior cruciate ligament injury risk during jump landings: a systematic review. Journal of Athletic Training, 53(9):844–859, 2018.
  4. Diffendaffer A.Z., Bagwell M.S., Fleisig G.S., Yanagita Y., Stewart M., Cain E.L. Jr., Dugas J.R., Wilk K.E. The Clinician’s Guide to Baseball Pitching Biomechanics. Sports Health, 15(2):274–281, 2023.

عملکرد سیستم عضلانی در ورزش‌های استقامتی و قدرتی

63920e2e1f65d649a7e78bc2 istock 1364893390 - دکتر بهرامی نژاد

مقدمه

سیستم عضلانی در فعالیت‌های ورزشی نقش اساسی دارد و پاسخ‌های فیزیولوژیک آن با توجه به نوع ورزش متفاوت است. ورزش‌های استقامتی (مانند دویدن طولانی‌مدت یا دوچرخه‌سواری) عمدتاً به انقباض‌های پیوسته با بار کم و مدت طولانی نیاز دارند، در حالی که ورزش‌های قدرتی (مانند وزنه‌برداری یا پرتاب وزنه) شامل انقباض‌های انفجاری با بار بالا و مدت کوتاه هستند. مطالعات نشان داده‌اند که تمرینات استقامتی منجر به بهبود ظرفیت هوازی عضلات و افزایش قابلیت استفاده از اکسیژن می‌شوند، در حالی که تمرینات قدرتی باعث بزرگ‌تر شدن فیبرهای عضلانی (هایپرتروفی) و افزایش قدرت می‌گردند​.  در این مقاله به تعریف ساختار سیستم عضلانی، ویژگی‌های فیزیولوژیک ورزش‌های استقامتی و قدرتی، تفاوت‌های آنها، سازگاری‌های عضلانی با تمرین و نکات کلیدی مربیگری می‌پردازیم تا تصویری کامل از کارکرد عضلات در این دو نوع ورزش ارائه شود.

تعریف سیستم عضلانی

سیستم عضلانی اسکلتی از مجموعه‌ای از فیبرهای عضلانی تشکیل شده است. هر فیبر عضلانی شامل تعداد زیادی میوفیبریل است که واحدهای ریز حاوی پروتئین‌های انقباضی (اکتین و میوزین) هستند. در تصویر زیر، مقطع طولی یک فیبر عضلانی را مشاهده می‌کنید: ناحیه‌های نوار نازک  I)) و نوار ضخیم (A) سارکومرها با برچسب مشخص شده‌اند. میتوکندری‌ها درون فیبرها انرژی لازم برای انقباض (ATP) را تأمین می‌کنند​ و ساروکولما ها (غشای سلول عضلانی) فیبر را احاطه کرده است. تولید ATP در میتوکندری با استفاده از اکسیژن و متابولیت‌های هوازی انجام می‌شود؛ افزایش تعداد و عملکرد میتوکندری‌ها در تقویت ظرفیت هوازی عضله نقش دارد​.  فیبرهای عضلانی براساس سرعت انقباض و مسیرهای متابولیکی به چند نوع تقسیم می‌شوند: فیبرهای نوع I (کُند انقباض، هوازی) و نوع II (سریع انقباض، بی هوازی ) که خود به زیرگروه‌های IIa (اکسیداتیو–گلیکولیتیک) و IIx (گلیکولیتیک) تقسیم می‌شون. فیبرهای نوع I آهسته و مقاوم در برابر خستگی هستند، در حالی که فیبرهای نوع IIx سریع و پرقدرت ولی زودخسته‌شونده‌اند​.  

image - دکتر بهرامی نژاد

ویژگی‌های فیزیولوژیکی در ورزش‌های استقامتی

تمرینات استقامتی با فعالیت‌های طولانی‌مدت و شدت نسبتا پایین مشخص می‌شوند. در این ورزش‌ها عمدتا فیبرهای نوع I فعال می‌شوند؛ این فیبرها ظرفیت بالاتری برای مصرف اکسیژن و متابولیسم هوازی دارند. مطالعات نشان داده‌اند که تمرینات استقامتی باعث افزایش تعداد و عملکرد میتوکندری‌ها و افزایش تراکم مویرگ‌های خونی در عضلات می‌شود​. این تغییرات سبب بهبود انتقال اکسیژن و تأخیر در خستگی عضلانی می‌گردند. به عبارت دیگر، توانایی عضلات در تولید ATP  به روش هوازی افزایش یافته و ورود فیبرها به شرایط خستگی به تعویق می‌افتد​. بنابراین ورزشکاران استقامتی به مرور افزایش ظرفیت اکسیژن‌رسانی قلبی-عروقی (مثل افزایش حداکثر مصرف اکسیژن یا VO₂max) و توان هوازی عضلانی را تجربه می‌کنند. همچنین تحقیقات نشان داده‌اند که ورزشکاران استقامتی معمولاً درصد بالاتری از فیبرهای کند انقباض نوع I در عضلات خود دارند​. در مجموع، تمرینات استقامتی منجر به بهبود استقامت و توانایی تداوم فعالیت‌های شدید هوازی می‌شوند و خستگی را به تأخیر می‌اندازند​.

ویژگی‌های فیزیولوژیکی در ورزش‌های قدرتی

تمرینات قدرتی با انقباض‌های انفجاری و بار وزنه‌ای سنگین همراهند. در این حالت، عمدتاً فیبرهای سریع انقباض نوع II بویژه IIx و IIa) ) به کار گرفته می‌شوند. این فیبرها به‌خاطر داشتن مسیرهای متابولیسم بی‌هوازی فعال، قدرت بالا و سرعت انقباض زیادی دارند، اما دوام و استقامت کمتری دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تمرینات قدرتی باعث افزایش قطر فیبرهای عضلانی (CSA) و در نتیجه اندازه کلی عضله می‌شوند​.  علاوه بر این، تحریک مداوم این تمرینات موجب بهبود هماهنگی عصبی و مهارت‌های حرکتی می‌شود که به افزایش توان تولید نیرو کمک می‌کند​. به‌طور خاص، در مراحل اولیه یک برنامه تمرینی مقاومتی، افزایش قابل‌توجه قدرت عمدتاً ناشی از سازگاری‌های عصبی است​، به این معنا که سیستم عصبی مرکزی در جذب فیبرهای عضلانی بیشتر و هماهنگ‌تر کردن انقباضات مؤثر است. سپس با ادامه تمرینات، رشد (هایپرتروفی) فیبرهای سریع انقباض و افزایش پروتئین‌های سازنده عضله موجب افزایش مستمر قدرت عضلانی می‌شود​. در مجموع، ورزش‌های قدرتی قابلیت تولید نیروی عضلانی و توان انفجاری را ارتقا می‌دهند، اما تأثیر کمتری بر بهبود ظرفیت هوازی دارند.

image 1 - دکتر بهرامی نژاد

مقایسه‌ی تفاوت‌ها

به طور خلاصه، تفاوت‌های اصلی بین ورزش‌های استقامتی و قدرتی شامل موارد زیر است:

  • شدت و مدت تمرین: ورزش استقامتی با شدت متوسط و مدت طولانی (بار سبک، تکرار زیاد) مشخص می‌شود، در حالی که ورزش قدرتی با شدت بالا و مدت کوتاه (بار سنگین، تکرار کم) همراه است.
  • فیبر عضلانی غالب: در ورزش‌های استقامتی درصد بیشتری از فیبرهای نوع I (کند انقباض) فعال و غالب هستند، در حالی که در ورزش‌های قدرتی فیبرهای سریع انقباض نوع IIa و IIx بیشتر به کار گرفته می‌شوند​.
  • متابولیسم انرژی: ورزش استقامتی عمدتاً متکی بر مسیرهای هوازی (اکسیژن‌دار) است و فیبرها با استفاده از میتوکندری و چربی‌ها/گلوکز انرژی لازم را تولید می‌کنند. در ورزش قدرتی مسیرهای بی‌هوازی (گلیکولیز سریع) فعال‌ترند و انرژی از سیستم فسفاژن و گلیکولیتیک تأمین می‌شود.
  • سازگاری‌های عضلانی: ورزش استقامتی منجر به افزایش توان اکسیداتیو عضلات (افزایش میتوکندری، افزایش آنزیم‌های هوازی، افزایش ذخایر گلیکوژن) و تحمل خستگی بیشتر می‌شود​. در مقابل، ورزش قدرتی باعث افزایش CSA عضله (هایپرتروفی)، افزایش پروتئین‌های ساختمانی عضله و بهبود مهارت‌های عصبی می‌گردد​.
  • نقش عصبی:  در تمرینات قدرتی، نقش سیستم عصبی مرکزی در شتاب بخشیدن به افزایش قدرت اولیه بسیار مهم است (بهبود جذب واحدهای حرکتی)، در حالی که در تمرینات استقامتی، تغییرات عصبی کمتر تعیین‌کننده بوده و سازگاری‌های متابولیکی اهمیت بیشتری دارد​.

سازگاری‌های عضلانی با تمرین

به مرور و با ادامه تمرینات، عضلات دچار تغییراتی می‌شوند که عملکرد ورزشکار را بهبود می‌بخشد. در تمرینات استقامتی، عضلات با افزایش تعداد میتوکندری‌ها و آنزیم‌های اکسیداتیو، تراکم مویرگ‌ها و توانایی ذخیره گلیکوژن سازگار می‌شوند که منجر به ظرفیت اکسیداتیو بالاتر و خستگی دیررس‌تر می‌شود​. همچنین با دوره‌های طولانی‌مدت تمرین استقامتی، درصد فیبرهای نوع I می‌تواند افزایش یابد یا فیبرهای IIa به سمت حالت اکسیداتیوتر متمایل شوند​. از سوی دیگر، تمرینات مقاومتی محرک افزایش اندازه فیبرها و تقویت ساختارهای پروتئینی عضله هستند. به مرور زمان، ماهیچه‌ها ضخیم‌تر و قوی‌تر می‌شوند و قدرت بیشتر تولید نیرو می‌کنند​.  نکته دیگر آنکه ترکیب تمرینات می‌تواند تعامل داشته باشد: برای مثال، جلسات تمرین با شدت بالا (HIIT) در ورزشکاران استقامتی می‌تواند شبیه به تمرینات طولانی‌مدت اثرات اکسیداتیو را ایجاد کند و اجرای تمرینات با بار سبک نزدیک به ناتوانی نیز به افزایش حجم عضلانی کمک می‌کند​.

image - دکتر بهرامی نژاد

نکات کلیدی مربیگری

  • اصول اختصاصی تمرین:  برنامه تمرینی را متناسب با هدف ورزشکار تنظیم کنید. به عنوان مثال، ورزشکاران استقامتی باید به تمرینات هوازی با حجم بالا، شدت متوسط و تکرار زیاد بپردازند، در حالی که ورزشکاران قدرتی نیازمند تمرینات انفجاری با بار سنگین و تکرار کمتر هستند.
  • تنظیم متغیرهای تمرینی : پارامترهای تمرین مانند وزن (شدت)، تعداد تکرار، تعداد ست و زمان استراحت بین ست‌ها را بر اساس هدف تنظیم کنید. معمولاً در تمرینات قدرتی از استراحت‌های طولانی‌تر بین ست‌ها استفاده می‌شود تا انرژی فیبرهای سریع احیا شود.
  • ترکیب تمرینات (دوره‌بندی):  ترکیب تمرینات استقامتی و قدرتی در یک برنامه تمرینی نیاز به دوره‌بندی صحیح دارد. اگر هر دو نوع تمرین برای ورزشکار ضروری است، جلسات آنها را طوری برنامه‌ریزی کنید که از تأثیر متقابل منفی (اثر تداخل) جلوگیری شده یا کاهش یابد.
  • رویکرد تدریجی:  برای تحریک رشد و سازگاری عضلانی، به تدریج بار تمرین (وزنه یا مدت تمرین) را افزایش دهید (اصل اضافه‌بار). همچنین تنوع در تمرینات (مانند گنجاندن تمرینات سرعتی یا انفجاری برای ورزشکاران قدرتی) می‌تواند به شتاب پیشرفت کمک کند.
  • توجه به بازیابی و تغذیه:  عضلات برای سازگاری نیاز به استراحت و تغذیه مناسب دارند. اطمینان حاصل کنید که ورزشکاران مواد مغذی کافی (به‌ویژه پروتئین و کربوهیدرات) مصرف کنند تا بازسازی عضله و ریکاوری بهینه باشد.
  • اهمیت گرم کردن و فنون صحیح:  همیشه قبل از تمرینات سخت، بدن را گرم و انعطاف‌پذیر کنید تا خطر آسیب کاهش یابد. اجرای حرکات با تکنیک صحیح نیز برای دستیابی به نتایج بهتر و پیشگیری از آسیب ضروری است.
  • اهداف همه‌جانبه ورزشی:  هم‌ زمان به بهبود استقامت و قدرت فکر کنید. ترکیب تمرینات استقامتی و قدرتی می‌تواند علاوه بر ارتقای عملکرد ورزشی، سلامت قلبی-عروقی و اسکلت عضلانی را نیز بهبود دهد. در واقع، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هر دو نوع تمرین فواید ویژه‌ای برای ورزشکاران دارند و می‌توانند به پیشگیری از بیماری‌های مزمن مرتبط با سبک زندگی کمک کنند​.

مطالعات علمی:

  • Barnett (2006) : کرایوتراپی موجب کاهش درد عضلانی تأخیری می‌شود.
  • Cheung et al. (2003) : ماساژ و فوم رولینگ در کاهش التهاب و تسریع بهبودی مؤثر هستند.
  • Phillips (2014) : مصرف پروتئین پس از تمرین بر سنتز عضله بسیار موثر است.
  • Burke et al. (2011):  مصرف کربوهیدرات بر عملکرد استقامتی و ریکاوری تاثیر بسیار مثبتی دارد.
  • Tesch et al. (1984) : افزایش هایپرتروفی در تارهای نوع ۲ پس از تمرینات قدرتی بیشتر از نوع ۱ اتفاق می افتد.
  • Green et al. (1999) : محتوای میوگلوبین عضلانی با تمرینات هوازی افزایش می یابد.
  • Hood et al. (2011)  : افزایش بیان ژن‌های مرتبط با میتوکندری تا ۳ برابر پس از تمرینات هوازی ایجاد می شود.
  • MacDougall et al. (1977) : افزایش ذخایر ATP-PCr در عضلات پس از تمرینات قدرتی بوجود می آید.
  • Holloszy & Coyle (1984) : افزایش دو برابری تراکم میتوکندری در عضلات پس از تمرین استقامتی ایجاد می شود.
  • Saltin & Gollnick (1983) : افزایش چشمگیر چگالی مویرگی در عضلات ورزشکاران استقامتی بوجود می آید.
  • Schoenfeld (2010) : افزایش ضخامت تارهای نوع ۲ با تمرینات قدرتی بوجود می آید.
  • Hakkinen et al. (1985) : تفاوت بارز حجم تارهای عضلانی نوع ۲ بین وزنه‌برداران و دوندگان استقامتی دیده شده است.
  • Hickson (1980) : کاهش رشد عضلانی در تمرینات همزمان استقامتی-قدرتی ایجاد می شود.
  • Wilson et al. (2012) : اگر فاصله زمانی بین دو نوع تمرین رعایت شود، اثر تداخل کاهش می‌یابد.

نتیجه‌گیری

سیستم عضلانی در واکنش به نوع تمرین، سازگاری‌های متفاوتی نشان می‌دهد. تمرینات استقامتی عضلات را قادر می‌سازد اکسیژن را بهتر مصرف کرده و برای مدت طولانی‌تری فعال بمانند، در حالی که تمرینات قدرتی با افزایش سایز و قدرت عضلات، نیروی تولیدی ورزشکار را ارتقاء می‌بخشند​. از دیدگاه مربیگری، بهره‌گیری همزمان از هر دو نوع تمرین در یک برنامه جامع می‌تواند ضمن افزایش عملکرد کلی ورزشی، سلامت عمومی ورزشکار را نیز تضمین کند. در نهایت، بدن انسان توانایی قابل‌توجهی در تطابق با انواع تمرینات دارد؛ فهم جزئیات این سازگاری‌ها به مربیان کمک می‌کند تا برنامه‌های تمرینی بهینه‌تری را برای هر ورزشکار طراحی کنند.

منابع

  • Hughes DC, Ellefsen S, Baar K. Adaptations to Endurance and Strength Training. Cold Spring Harb Perspect Med. 2018 Jun;8(6):a029769.
  • Plotkin DL, Roberts MD, Haun CT, Schoenfeld BJ. Muscle Fiber Type Transitions with Exercise Training: Shifting Perspectives. Sports (Basel). 2021 Sep 10;9(9):127.
  • Takemasa T, Shirai T, Fujita S, et al. Effect of endurance exercise duration on muscle hypertrophy induced by functional overload. FEBS Open Bio. 2020 Dec;11(1):85–94.
  • Furrer R, Hawley JA, Handschin C. The molecular athlete: exercise physiology from mechanisms to medals. J Appl Physiol. 2023; DOI:10.1152/japplphysiol.00923.2022 (online ahead of print).

اصول زمانبندی تمرین

اصول زمانبندی تمرین

تعریف و مفاهیم

زمانبندی را می توان به عنوان تغییر هدفمند بار یک برنامه تمرینی در طول زمان تا یک رویداد خاص تعریف کرد بطوریکه ورزشکار قبل از آن رویداد مهم به پتانسیل سازگاری مطلوب خود دست پیدا کند. زمانبندی براساس اصول پیشرفت چند جانبه، ویژگی، تنوع و برنامه ریزی طولانی مدت قرار دارد. سه مورد اول برای بهینه سازی عوامل فیزیولوژیکی ضروری هستند، در حالیکه برنامه ریزی طولانی بای رساندن ورزشکار به اوج اجرا دارای اهمیت است. درساده ترین شکل زمانبندی، ورزشکاران یک الگوتمرین سخت – آسان را برای جلسات تمرینی روزانه به کار می برند. درپیشرفته ترین شکل زمانبندی، تمرین به بخش های زمانی تقسیم می شود و دامنه هر کدام ممکن است از روزها به هفته ها و ماهها یا حتی سالها متغیر باشد. درطی همه این بخش ها ،عامل ویژه عملکرد جسمانی (همانند آمادگی جسمانی، تکنیک و غیره) مورد تاکید قرارمی گیرد. به عنوان چارچوبی برای  ساختاربندی تمرین ورزشکار، زمانبندی تمرین باید مورد توجه قرار گیرد. اگر چه عملکرد ممکن است موقتا” کاهش یابد (یعنی فراخستگی) ولی برگشت به حالت اولیه کامل بین دوره های تمرین عملکرد ورزشکار را تضمین می کند.

بیشتر بخوانید

انواع و چگونگی طراحی تمرینات اینتروال

انواع و چگونگی طراحی تمرینات اینتروال

تمرینات اینتروال یا متناوب، شامل مراحل تمرین و استراحت به طور متناوب میباشد. در تمرینات اینتروال، میزان خستگی به مراتب کمتر از تمرینات مستمر و مداوم است. در تمرینات تناوبی دستگاه ATP-PC ( دستگاه فسفاژن ) میتواند ATP بیشتر و دستگاه اسید لاکتیک نیز ATP کمتری تولید کند. نکته حائز اهمیت این است که در تمرینات اینتروال، تجمع اسید لاکتیک کمتر و در نتیجه خستگی هم به مراتب کمتر میباشد. در تمرینات اینتروال در مرحله استراحت ATP-PC از طریق دستگاه هوازی ( استراحت ) دوباره سازی میشود. البته شدت کار در اینگونه تمرینات اهمیت زیادی دارد. به این معنی که با انجام تمرینات شدید و کوتاه مدت دستگاه غیر هوازی و با انجام تمرینات سبک و طولانی مدت، دستگاه هوازی توسعه و گسترش می یابد. مراحل استراحت در تمرینات اینتروال میتواند به صورت فعال و یا غیر فعال انجام گیرد.
در استراحت فعال از تمرینات سبک مانند راه رفتن های سریع، دویدن آرام و آهسته میتوان استفاده نمود. یکی از مزایای استراحت فعال بهبود دستگاه اسید لاکتیک است. به عبارت دیگر با انجام دویدن های آرام و راه رفتن های سریع میتوان مقداری از دوباره سازی انرژی دستگاه فسفاژن را دچار وقفه کرد. پس بطور یقین میتوان گفت تمرینات تناوبی که دارای استراحتهای فعال میباشد موجب تقویت دستگاه اسید لاکتیک خواهد شد.

بیشتر بخوانید